مدرسه علمیه الزهراء گیلان غرب

دعای عظم البلا
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ویژگی یاران امام زمان(عجل الله فرجه الشریف)

معرفت عمیق به خدا و امام خویش

 

در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده است:

«در قلوب آنان (یاران مهدی عج)‌ شكّی به ذات خدا نیست».  (بحارالانوار، ج52، ص307، ح82)

چنان به خداوند معرفت دارند كه ذرّه‌ای تردید و شك در آنان راه ندارد.

در روایتی از امام سجاد علیه السلام در باره با صفات منتظران زمان غیبت نقل شده است:

«آنان كسانی هستند كه به امامت آن بزرگوار اعتقاد دارند» (كمال‌الدین، ج1، ب31، ح2)

این اعتقاد، برخاسته از عقل و درك است. حضرت، در ادامه می‌فرماید:

خداوند متعال، عقل و فهم و معرفتی به آنان داده است كه غیبت نزد آنان، به منزله مشاهده است

حدیث از امام زمان (عجل الله تعالی شریف)

08 خرداد 1397 توسط گیلان غرب

امام زمان (عج):
 قلوب ما ظرف‌هائي است براي مشيّت و اراده الهي، پس هرگاه او بخواهد ما نيز مي خواهيم.
بحارالأنوار، ج 52، ص 51″

 نظر دهید »

درس های از کتاب زندگی

07 خرداد 1397 توسط گیلان غرب

درس هایی از کتاب زندگی

موضوع: بصیرت وبینایی

«قُل هَذِهِ سَبِیِلی اَدعُوا اِلَی اللهِ عَلَی بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَن اتَّبَعَنِی وَ سُبحَانَ اللهِ وَ مَا أنَا مِنَ المُشرِکِینَ»

(ای پیامبر تو نیز) بگو: این راه من است. من و هرکس پیروی ام کرد با بینایی به سوی خدا دعوت میکنیم و خداوند(از هر شریکی) منزه است ومن از مشرکان نیستم.(سوره یوسف/ آیه 108)

1-راه انبیا روشن و در معرض شناخت و دید همگان است.« هَذِهِ سَبِیِلی »

2-دعوت رهبر باید بصیرت کامل داشته باشد.« عَلَی بَصِیرَهٍ »

3-دعوت رهبر باید به سوی خدا باشد( نه به سوی مردم) « اَدعُوا اِلَی اللهِ عَلَی »

4- مبلغان دینی باید افرادی خالص و مخلص باشند.« اَدعُوا…. مَا أنَا مِنَ المُشرِکِینَ »

5-محور تبلیغ تنزیه خداوند از هرگونه شرک و شریک است.« سُبحَانَ اللهِ »

6-پیروان پیامبر باید هرکدام مبلغی باشند که با بصیرت و آگاهی مردم را به سوی خدا دعوت کنند.« اَدعُوا اِلَی اللهِ… أَنَا وَ مَن اتَّبَعَنِی »

7-توحید و نفی شرک اساس دین اسلام است.« اَدعُوا اِلَی اللهِ،  وَ مَا أنَا مِنَ المُشرِکِینَ »

منبع: تفسیر نور

 نظر دهید »

اثبات وجود امام زمان (عجل ا لله علیها)

07 خرداد 1397 توسط گیلان غرب

اثبات وجود امام زمان(عج)

در عصر کنونی که دشمنان بشریت، افکار و عقاید انحرافی را در جامعه جهانی ترویج می دهند و منجی موعود واقعی را برای حیات و قدرت پوشالی و کاخ عنکبوتی خود خطرناک می دانند، درصدد ایجاد انحراف فرهنگی برآمده اند و با پوچ گرایی، جامعه ی بشری و اخلاق و رفتار نیکو را مورد تعرض قرار داده اند بر آن شدیم تا با مراجعه به قرآن کریم پی به وجود آیات بسیاری ببریم که به موضوع مهدویت و ظهور منجی در آخر الزمان اشاره دارد. اینک به بررسی برخی از آنها می پردازیم:

خداوند متعال در آیه 51سوره سبأ می فرمای( اگر ببینی هنگامی که فریادشان بلند می شود و اما نمی توانند(از چنگال عذاب الهی)بگریزند و آنها را از مکان نزدیک می گیرند)

ماده«فزع»در لغت به معنای انقباض و نفرتی است که از چیزی خوفناک بر انسان عارض می شود و آن از جنس جزع است.

مفسرین در تفسیر آیه فوق اختلاف نموده اند برخی از آنان قائلند که آیه مربوط به لشکر سفیانی است که در آخر الزمان و قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) بین مکه و مدینه در سرزمینی به نام بیداء در زمین فرو می روند. (منبع:تفسیر فتح القدیر، ج4فص407-تفسیر درالمنثور،ج6،ص712)

برخی مراد از فزع را عذاب دنیا معنا کرده اندولی معنای آن را عام گرفته اند  یعنی ممکن است که مصادیق مختلفی داشته باشد که یکی از  مصادیق آن لشکر سفیانی است.

ابن عباس در تفسیر آیه فوق می گوید:«مقصود به آن لشکر سفیانی است»

ابو خالد کابلی از امام باقر(ع) نقل می کند که فرمود: به خدا سوگند که هر آینه نظر می کنم به قائم(علیه السلام) که به حجرالاسود تکیه داده است….هنگامی که به سرزمین بیداء می رسد لشکر سفیانی به سوی او حرکت می کند. خداوند به زمین امر می کند پس از زیر پاهایشان گرفته می شودو در زمین فرو می روند و این است قول خداوند«و لو تری إذ فزعوا»(تفسیر برعان،ج6،ص347- تفسیر نور الثقلین،ج4،ص344)

خداوند متعال می فرماید:«الذین إن مکناهم فی الارض اقاموالصلواه و آتوا زکاه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر لله عاقبه الامور»(سوره حچ/آیه 41)

تمکین در لغت به معنای فراهم ساختن وسایل و ابزار کار است و مراد به تمکین در زمین در آیه فوق یاری دادن مسلمانان بر دشمنان می باشد.(تفسیر جامع البیان، ج10،ص 178)

آیه شریفه اگرچه ممکن است اطلاق داشتخ باشد ولی مصادیق کامل و اتم و اکمل آن عصر ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) است که یاران حضرت بعد از آن که بر تمام روی زمین مسلط شده و زمین در اختیارشان قرار می گیرد به وظایف دینی خود که برپایی نماز و ادا زکات و امر به معروف و نهی از منکر است خواهند پرداخت. حاکم حسکانی از زید بن علی نقل می کند که می فرمود«هرگاه که قائم از آل محمد قیام کند می گوید ای مردم ما کسانی هستیم  که خداوند شما را در کتابش وعده داده است (الذین إن مکناهم فی الارض…..)» منبع: شواهد التنزیل، ج1،ص40

ابی الجارود از امام باقر (ع) در تفسیر آیه فوق نقل می کند  که فرمود: این آیه در شأن آل محمد (ص) است، در شأن مهدی(عج) و اصحاب اوست خداوند آنان را صاحبان مشرق های زمین و مغرب های آن قرار خواهد داد دین را ظاهر کرده و به توسط او و اصحابش خداوند عزوجل بدعت ها و باطل ها را از بین می برد، آنگونه که تبه کاران، حق را نابود کرده بودند تا اینکه از ظلم دیده نشود و امر به معروف ونهی از منکر می کنند(منبع: تفسیر صافی،ج3،ص386)

 

 نظر دهید »

مهدویت

29 تیر 1394 توسط گیلان غرب

 

امام صادق (علیه السلام) :

اذا قام القائم لا یبقی ارض الا نودی فیها  شهاده ان لا اله الا الله و ان محمد ا رسول الله .

«هنگامی که حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه)قیام کند ،هیچ زمینی نماند مگر اینکه در آنجا گلبانگ ( اشهد ان لا اله الاالله و اشهد ان محمد رسول الله ) بلند گردد.»

بحارالانوار ،ج52،ص 340،تفسیر عیاشی

 نظر دهید »

دليل عدم قيام امام سجاد(علیه السلام)

17 آبان 1393 توسط گیلان غرب

 

از امام جعفر صادق حكايت كرده اند: روزى عبّاد بصرى در بين راه مكّه ، حضرت سجّاد را ملاقات كرد و گفت : اى علىّ بن الحسين ! تو جهاد را رها كرده اى، چون كه سخت و طاقت فرسا بود.
و جهت انجام مراسم حجّ حركت كرده اى چون كه ساده و آسان است ؟!
و حال آن كه خداوند در قرآن گويد: به درستى كه خداوند از مؤ منين جان و اموالشان را در قبال بهشت خريدارى نموده است تا در راه خدا مقاتله و مبارزه نمايند و بِكُشند و يا كشته شوند … و در آن جهاد، سعادت عظيم خواهد بود.
امام سجّاد - با كمال متانت و آرامش - فرمود: آيه قرآن را به طور كامل تا پايان آن ادامه بده و بخوان .
عبّاد بصرى خواند: توبه كنندگان عابد و شكرگزارانى كه دائم در ركوع و سجود هستند و امر به معروف و نهى از منكر مى كنند و نگهبان و نگه دارنده احكام و حدود الهى مى باشند
امام سجّاد فرمود: هر زمان چنين افرادى را با اين اوصاف و حالات يافتيم ، قيام و جهاد با آن ها در راه خدا براى نابودى دشمن ، همانا از حجّ و اعمال آن افضل خواهد بود.

اعيان الشّيعة : ج 1، ص 634.فروع كافى : ج 5، ص 22، ح 1. با تلخيص

 3 نظر

این الطّالب بدم المقتول بکربلاء

12 آبان 1393 توسط گیلان غرب

 

 نظر دهید »

بصیرت کامل

11 آبان 1393 توسط گیلان غرب


امام صادق درباره مقام حضرت ابوالفضل فرمودند:

«كان عمّنا العبّاس نافذ البصيرة، صلب الايمان، جاهد مع أبى عبد اللَّه، و ابلى بلاء حسنا، و مضى شهيدا.»


عموى گرانقدرم، عباس، انسانى هوشمند و ژرف نگر و آراسته به ايمانى آگاهانه و استوار و عميق بود؛ به همراه حسين دليرانه مبارزه كرد و در آزمون سخت زندگى- با به جان خريدن رنجها و گرفتاريهاى بسيار در راه خدا- سرفراز و سربلند سر بر آورد و پس از جهادى سترگ و شجاعانه، جان را در راه خدا هديه كرد.

(شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، ج3، ص184.)


 2 نظر

مرگ در چشم انداز امام حسين (2)

10 آبان 1393 توسط گیلان غرب

 

امام حسين متوجه گفتارشان شده، فرمود:اى بزرگ زادگان قدرى آرام بگيريد! صبر و شكيبايى پيشه كنيد! چون مرگ پلى است كه شما را از گرفتاريها و سختيها عبور داده و به بهشت هاى پهناور و نعمتهاى جاودانى مى رساند.
و اما براى دشمنانتان پلى است كه از قصر به زندان مى رساند. و كداميك از شما نخواهد از يك زندان به قصر مجلل منتقل گردد.
پدرم از پيامبر برايم نقل كرد، كه مى فرمود: دنيا براى مؤ منان همانند زندان و براى كافران همانند بهشت است .
و مرگ پلى است كه مؤ منان را به بهشتشان ، و كافران را به جهنمشان مى رساند. آرى، نه دروغ شنيده ايم و نه دروغ مى گويم .

بحار: ج 6، ص 154 و ج 44، ص 297.

منبع:

http://www.askdin.com/

 نظر دهید »

چشم گریان

10 آبان 1393 توسط گیلان غرب

 

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله):


يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلّا عَينٌ بَكَتْ عَلى مُصابِ الحُسَينِ. بحارالأنوار، ج 44، ص 293


اى فاطمه! همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين بگريد.


 نظر دهید »

فطرس اگر بال و پر گرفت، عجب نيست نامه آزاديش به نام حسين است

09 آبان 1393 توسط گیلان غرب


فرشته بال شکسته و افتاده به جزيره‏ اي، که هنگام تولد امام حسين‏ «ع‏» همراه جبرئيل ‏نزد پيامبر«ص‏» آمد و خود را بر گهواره حسين (ع) ماليد و دوباره خداوند به او بال داد و به ‏آسمان رفت.[1] . او که شفا يافته حسين‏ «ع‏» بود، عهد کرد که سلام زائران را به حسين‏ «ع‏»
برساند: «… و له علي مکافاة لا يزوره زائر الا ابلغته سلامه و لا يصلي عليه مصل الا ابلغته ‏صلاته…»[2] بر عهده من است که شفا دهي او را جبران کنم.هيچ زائري نيست که او را زيارت کند، مگر آنکه سلامش را به آن حضرت مي‏رسانم و هيچ کس بر او درود نمي ‏فرستد، مگر آنکه درودش را به او ابلاغ کنم.به گفته ابن عباس، اين فرشته در بهشت، به نام غلام حسين بن علي شناخته مي‏شود.[3] .

فطرس اگر بال و پر گرفت، عجب نيست
نامه آزاديش به نام حسين است[4] .


پی نوشتها:
[1] بحار الانوار، ج 44، ص 34.
[2] اثبات الهداة، ج 5، ص 191.
[3] مناقب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 74.
[4] قاسم رسا.


 نظر دهید »

مرگ در چشم انداز امام حسين (1)

09 آبان 1393 توسط گیلان غرب


روز عاشورا چون جنگ شدت گرفت و كار بر حسين بسيار سخت شد، بعضى از اصحاب آن حضرت ديدند برخى از ياران امام در اثر شدت جنگ و با مشاهده بدنهاى قطعه قطعه شده دوستانشان و فرا رسيدن وقت شهادت و جانبازى آنها، رنگ چهره شان دگرگون گشته است و لرزه بر اندام آنان افتاده و ترس دلهايشان فراگرفته است. اما خود سيدالشهدا و تعدادى از خواص يارانش برخلاف آنها هر چه فشار بيشتر، و مرحله شهادت نزديكتر مى شود رنگ صورتشان درخشنده تر گشته و سكون و آرامش بيشتر مى يابند. بعضى از اين شهامت فوق العاده تعجب كرده با امام حسين اشاره كرده، به يكديگر مى گفتند: به حسين نگاه كنيد كه ابدا از مرگ و شهادت باكى ندارد.

منبع:

http://www.askdin.com/


 نظر دهید »

اندوه و عبادت

09 آبان 1393 توسط گیلان غرب

 

امام صادق(علیه السلام):

نَفَسُ الْمَهمُومِ لِظُلمِنا تَسبيحٌ و هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ. امالی مفید،ص338

نفَس كسى كه براى مظلوميت ما اندوهگين شود، تسبيح و اندوه او به خاطر ما عبادت است.

 نظر دهید »

رحمت ، مغفرت و اجابت

07 تیر 1393 توسط گیلان غرب

 

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله):

هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخِرُهُ الْإِجَابَةُ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّار.

رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه ‏اش مغفرت و پايانش اجابت و آزادى از آتش جهنم.


کافی(ط-الاسلامیه) ج 4 ، ص 67 {شبیه این حدیث در بحار الانوار(ط-بیروت) ج 93، ص 342


 نظر دهید »

این جمعه هم گذشت

23 خرداد 1393 توسط گیلان غرب

 


این جمعه هم گذشت، تو اما نیامدی

پایانِ سبز قصه دنیا، نیامدی

مانده ست دل اسیر هزاران سؤال تلخ

ای پاسخ هر آنچه معمّا، نیامدی

کِز کرده اند پنجره ها در غبار خویش

ای آفتاب روشنِ فردا، نیامدی

افسرده دل به دامن تفتیده کویر

ای روح آسمانی دریا، نیامدی

ای حسّ پاکِ گم شده روح روزگار

زیباترین بهانه دنیا نیامدی

ای از تبار آینه ها، ای حضورسبز

ای آخرین ذخیره طاها نیامدی

این جمعه هم گذشت و غزل ناتمام ماند

این است قسمتِ دلِ من، تا نیامدی

 1 نظر

انتظار آمادگی است

23 خرداد 1393 توسط گیلان غرب

 

مقام معظم رهبری (دامت برکاته):

انتظار حرکت است؛ سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد نیست. انتظار امادگی است.این امادگی را باید در وجود خودمان,در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم.



 نظر دهید »

آنها كه امام صادق (علیه السلام) به حالشان غبطه مي‌خورد

21 خرداد 1393 توسط گیلان غرب

 

آنها كه امام صادق (علیه السلام) به حالشان غبطه مي‌خورد


خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبتش منتظر ظهور او باشند و در هنگام ظهورش فرمانبردار از او، آنان اولياي خدا هستند نه ترسي برايشان هست و نه اندوهگين شوند.
شیعه نیوز: بنابر روايات رسيده به ما افضل اعمال عصر غيبت انتظار فرج براي ظهور حضرت ولي عصر (علیه السلام) است از اين رو به گوشه اي از بركات اين انتظار اشاره مي‌شود.

در فضيلت انتظار و ثواب منتظر همين بس كه حضرت سيدالساجدين (علیه السلام) درد عاي عرفه بر منتظران درود فرستاده و براي آنان دعا مي‌كنند.

در كمال الدين از حضرت ابي عبدالله امام صادق (علیه السلام) آمده كه فرمودند: هر كس از شما در حال انتظار بميرد همچون كسي است كه در خيمه قائم (علیه السلام) بوده باشد.

از حضرت ابوالحسن الرضا (علیه السلام) آمده كه فرمودند: چقدر خوب است صبر و انتظار فرج آيا نشنيده اي فرموده خداي عزوجل را كه «وَارْتَقِبُواْ إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ» (هود، ۹۳) و چشم به راه باشيد كه من با شما چشم به راهم.

در بصائرالدرجات به سند خود از حضرت امام صادق (علیه السلام) آورده كه فرمودند: اميرمومنان (علیه السلام) به سوي صفين مي‌رفتند تا اينكه از رود فرات عبور كردند و به نزديكي كوه سرزمين صفين رسيد كه هنگام نماز مغرب شد مدني در انديشه فرو رفتند و سپس وضو گرفتند و اذان گفتند و چون از اذان گفتن فراغت يافتند كوه شكافته شد و سرو و صورتي سپيد نمودار شد و گفت: سلام بر تو اي اميرمومنين و رحمت و بركات خداوند بر تو باد، خوش امدي اي جانشين پيغمبران و پيشواي روسفيدان و عزيزترين چيزي كه به مردم رسيده و اي نايل آمده به ثواب صديقين و اي سيد اوصياء. اميرالمومنين (علیه السلام) به او فرمودند: بر تو نيز سلام باد اي برادرم شمعون جانشين عيسي بن مريم روح القدس، حال تو چگونه است؟ گفت: خير است خداي بر تو رحمت آرد، من منتظر حضرت روح الله هستم كه از آسمان فرود آيد پس هيچ كس را نمي‌شناسم كه در راه خدا بيشتر از تو دچار بلا گشته و فرداي قيامت ثوابش فزون‌تر و مقامش برتر از تو باشد…

جهت شاهد آوردن اين روايت دلالت دارد بر منتظر بودن جناب شمعون نسبت به اين ظهور مبارك و باميمنت.


خوشا به حال شيعيان قائم (علیه السلام)

حضرت ابي عبدالله امام صادق (علیه السلام) مي‌فرمايند: خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبتش منتظر ظهور او باشند و در هنگام ظهورش فرمانبردار از او، آنان اولياي خدا هستند نه ترسي برايشان هست و نه اندوهگين شوند.

در كتاب غيبت شيخ طوسي به نقل از كتاب غيبت فضل بن شاذان به سند خود از مفضل بن عمر آورده كه گفت: حضرت قائم (علیه السلام) را ياد كرديم و كساني كه از هم كيشانمان در حال انتظار او مردند، پس حضرت ابوعبدالله امام صادق (ع) به ما فرمودند: هر گاه قيام كند نزد مومن داخل قبر خواهند آمد و به او گفته مي‌شود: اي فلان همانا كه صاحب تو ظهور كرد پس اگر مي‌خواهي به او ملحق شوي، ملحق شو و اگر بخواهي در گراميداشت پروردگارت بماني بما.

و در بحار از حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) آمده كه فرمودند: منتظر فرج باشيد و از رحمت خدا نااميد نشويد به درستي كه خوشايندترين اعمال نزد خداوند عزوجل انتظار فرج است.

و از آن حضرت (علیه السلام) است كه فرمودند: عمل كننده به امر ما فردا در حضيره القدس (درجه عاليه بهشت) با ما خواهد بود و منتظر امر ما همچون غوطه ور شده به خونش در راه خدا مي‌باشد.

و در اصول كافي به سند خود از حضرت ابوجعفر باقر (علیه السلام) آورده كه فرمودند: زيان نديده است كسي كه در حال انتظار امر ما بميرد آنكه در خيمه حضرت مهدي (علیه السلام) با سپاهيان او نمرده است.
منابع:
۱- مكيال المكارم، ج ۲
۲- بحارالانوار، ج ۵۲
۳- كمال الدين، ج ۲
۴- اصول كافي، ج ۱

منبع: قدس آنلاين



 نظر دهید »

شعری بسیار زیبا در وصف عمامه های انگلیسی

11 خرداد 1393 توسط گیلان غرب

 

شعری بسیار زیبا در وصف عمامه های انگلیسی


کافی ست تا دقت کنی تا روی منبرها
پیدا کنی عمامه های انگلیسی را…


شعری از مجتبی حاذق


دست از زمین بردار ، آدم را هوایی کن
خیری نخواهی دید از این خوشه گندم ها
بین تو و بین زمین هیچ ارتباطی نیست
دنیای ما پر بوده از سوءتفاهم ها
تو از خدا هستی و بی شک مقصدت عرش است
از یاد شاید برده ای عهد الستت را
راهی که خواهی رفت بی شک راه دشواری ست
در دستهای یک نفر بگذار دستت را
این سو که ما هستیم باید خوب دقت کرد
پیداست وقتی مشترک هستند دشمن ها
با دوستان باید مدارا کرد و راه آمد
سودی نخواهد داشت این دشنام دادن ها
باید مدارا کرد ، تا فردا چه پیش آید
امروز جز انجام این تکلیف کاری نیست
آن روز می آید که می بینیم در دنیا
دیگر خبر از انفجارِ انتحاری نیست
اما اگر دستان ما از هم جدا افتاد
آن وقت طوفان مهیبی راه می افتد
این رابطه تبدیل خواهد شد به درگیری
مابین ما جنگ صلیبی راه می افتد
دیگر برادر با برادر جنگ خواهد کرد
این است حکمِ شرعیِ اسلامِ بعضی ها
چشم خودت را باز کن -دارند میخندند-
شیرین نشسته جنگ ما در کامِ بعضی ها
حرف از جنایات سیاسی-اقتصادی نیست
بس کن از این پس داستانهای پلیسی را
کافی ست که دقت کنی تا روی منبرها
پیدا کنی عمامه های انگلیسی را
امروز هم دارند ((عمروعاص))های قوم
از برکتِ ((دشنام)) در دین خطبه میخوانند
گاه از تریبون های ((سی.ان.ان)) و گاهی هم
بر منبر کاخ کرملین خطبه میخوانند
ما شیعیان حقیم ، در این هیچ شکی نیست
بعضی ولی دنبال جنگ فرقه ها هستند
جان بر کفان جبهه ی دشنام و تکفیرند
انگار غیرتمندتر از مرتضی هستند!
مثل من و تو بچه های هیأتی هستند
مثل من و تو چهره های هیأتی دارند
آنجا که لازم نیست می ترکد دهانهاشان
جای زبان انگار بمب ساعتی دارند
با حکمِ ((جنگِ با برادر)) دشمنان حالا
اسلام را پر کرده اند از خیل قاتل ها
فتوای وحدت بر زمین می ماند و فردا
خون میچکد از برگ توضیح المسائل ها
درگیر نان هستند اما خوب معلوم است
هر روز دارد درک مردم می رود بالا
هر روز یک بالانشین سُر میخورد پایین
هرقدر که نرخ تورم می رود بالا
فرقی میان ما نبود و نیست، باور کن
حالا که پشت یک نفر، راهی به یک راهیم
از راست میرانیم یا از چپ، تفاوت چیست
وقتی که در مقصد فقط یک چیز میخواهیم
لقومٍ یعقلون


یا زهرا مدد


http://www.fetan.ir

 نظر دهید »

تهيه جدول مراقبه

14 اسفند 1392 توسط گیلان غرب

 

تهيه جدول مراقبه


و خوب است مريد توبه، دو سه روز قبل از اين عمل، يك دفترى قرار بدهد و در عرض اين روزها ايام گذشته‏ اش را فكر بكند از حال صغر تا اين روزش، هر ضمانى و حقى كه از غير، بر ذمه‏ اش وارد آمده در آن دفتر بنويسد؛ چون ضمان ماليه براى صغير هم هست و بعد از آن در زمان كبيريش، هر حقى از حقوق الله و عبادات هم كه تضييع كرده، همه آنها را ثبت نمايد بلكه خوب است براى مداقه، براى هر عضوى از اعضايش جدولى بكشد، تمام حقوق واجبه آن عضو را كه متصور است جداولى در زير آن جدول قرار بدهد، در هر يكى فكر مفصلى بكند كه از آن راه تقصيرى در اداى واجبى و يا ارتكاب حرامى و يا اثبات حقى بر ذمه‏ اش نكرده است، آنها كه به يادش چيزى‏ نيايد، آن جدول را خالى بگذارد، آنها كه چيزى واقع ساخته، ثبت نمايد؛ مثلاً چشم را جدولى بكشد و براى معاصى كه براى چشم هست هريك جدولى قرار بدهد؛ مثلاً نگاه كردن به زن اجنبيه و نگاه كردن به جوان خوشگل و نگاه كردن به عورت مؤمن و نگاه كردن به خانه مردم و نگاه كردن به مكتوب غير كه راضى نيست و نگاه كردن براى اخافه مؤمن(73) و نگاه كردن به غضب به روى پدر و مادر و يا به روى ارحام و يا به روى علما و يا به روى مطلق مؤمن بی رجحان شرعى و يا نگاه كردن به طريق استهزاء و يا به طريق تعيير(74) و يا به طريق اهانت و يا تكبر و يا نگاه كردنى كه به آن اراده نشان دادن عيب مؤمن را بكند و يا كشف چيز مستور مؤمن را بكند به ظالم - كه میخواهد مال او را ببرد، يا خود او را بگيرد - مثلاً گاه است كه يك نگاه كردن، علت تامه قتل نفس و يا قتل نفوس و يا غصب اموالى بشود و ضمان بياورد.


الله: يعلم خائنه الأعين و ما تخفى الصدور(75)
او چشم‏هايى را كه به خيانت میگردد و آن چه را سينه ‏ها پنهان میدارند، می‏داند.
را در نظر داشته باشد؛ هكذا حقوق نگاه نكردن و چشم پوشيدن را؛ و هكذا حقوق اعضاى ديگر را، لاسيما لسان كه حقوقش حد و حصر ندارد.


خلاصه؛ حقوق ماليه و استحلاليه(76) اينها را تدارك نموده؛ عمليه(77) را، به جا آورده؛ استغفاريه(78) را، استغفار نمايد. و آنچه تداركش از قدرتش خارج است براى صاحبان حقوق، خيرات و مبرات و اعمال خيريه به مقدار حقش به عمل بياورد و كفاره‏اى را انجام دهد و قصاصى را - خود را - به مقام قود(79) بياورد. و آنچه از اين قبيل شبهه باشد و از عهده‏اش بيرون آمدن مشكل باشد، آن را با دستگردان صحيح، درست نمايد و بعد از آن، عمل شريف مروى از اقبال را به جا بياورد(80) و دعاى توبه صحيفه سجاديه را بخواند(81) و آنچه از معاصى كبيره كه به خاطرش بيايد ذكر بكند و ضم نمايد به ذكر آنها، ذكر نعم خاصه حضرت او - جلت الائه - و قدرتش را بر اخذ و وقوع همه اين بى‏حيايى در محضرش، در حالى كه از هزاران جهات متولى انعام اوست، ذكر كرده و خاك و خاكستر به سرش بريزد و خودش را به خاك بغلطاند بلكه دست راستش را بر گردن ببندد و دست چپش را به سينه چسبانده به كيفيت دست بستن اهل عذاب تشبيه نمايد؛ كه دست راست آنها را بر گردن مى‏بندند و دست چپ را از سينه ا‏شان گذرانده از قفا بيرون می‏آورند و كتابش را به دست چپش میدهند و لعل از اين طريق هم درست میشود معناى:
و أما من أوتى كتابه وراء ظهره(82)
و اما كسى كه نامه اعمالش به پشت سرش داده شود.


گاهى خوف عذاب و ذكر بزرگى و شدت آتش جهنم را بنمايد و گاهى ازحيات(83) و عقاربش(84) ، عرض بكند و گاهى از سلاسل و اغلالش(85) ، عرض نمايد. در خبر است در تفسير:
ثم فى سلسله ذرعها سبعون ذراعاً فاسلكوه(86)
پس او را به زنجيرى كه هفتاد ذراع است، ببنديد. كه طول آن ذراع، چندين فرسخ از فرسخ‏هاى دنيا است و آن را هم از سرش‏ داخل و از دبرش خارج مى‏نمايد و گاهى از شدت و عظمت و هيئت ملائكه غلاظ و شداد، ياد نمايد و از طعام و شراب و زقوم و ضريع و غسلين(87) ، ذكر كند:
يصب من فوق رءوسهم الحميم * يصهر به ما فى بطونهم و الجلود(88)
مايع سوزان و جوشان بر سرشان ريخته مى‏شود، آن چنان‏كه هم درونشان با آن آب مى‏شود و هم پوست‏هايشان!

پی نوشت:
73)ترساندن مؤمن.
74)عيب‏جويى و طعنه زدن.
75)سوره مؤمن (40)، آيه 19.
76)استحلاليه يعنى آن چه لازم است به صاحبانش برگردانده شود يا صرف حلاليت طلبيدن است، صورت گيرد.
77)حقوق عمليه از قبيل نماز و روزه قضاء.
78)استغفاريه آن‏چه كه فقط با استغفار كردن جبران مى‏شود.
79)قصاص.
80)اقبال الأعمال، ص 147 و 197.
81)دعاى سى و يكم.
82)سوره انشقاق (84)، آيه 10.
83)مارها
84)عقرب‏ها.
85)زنجيرها و دست‏بندها.
86)سوره الحاقه (69)، آيه 32.
87)زقوم: غذاى دوزخيان؛ ضريع: بوته خار تر؛ غسلين: خونابه و چرك و خونى است كه از دوزخيان جارى است.
88)سوره حج (22)، آيه 19 - 20.

منبع:
رساله لقاء الله، عارف كامل ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى (رحمه الله عليه)

 2 نظر

مشارطه، مراقبه و محاسبه

25 بهمن 1392 توسط گیلان غرب



بارى؛ سالك راه خدا را بعد از توبه، لازم است از مشارطه، مراقبه و محاسبه در اول صبح، مشارطه(104) با نفسش نمايد؛ مشارطه شريك و سهيم‏ در اعز و انفس سرمايه ‏ها و در عرض روز تا وقت خواب، مراقبه كامل و در وقت خواب، محاسبه كامل از تمام آنچه در اين مدت صرف كرده است از وقتش و از قواى ظاهرى و باطنى و آنچه از نعمت‏هاى الهى در آن صرف كرده و يا مهمل گذاشته، همه اينها به قرارى كه علماى اخلاق نوشته ‏اند، عمل نمايد، تفصيل آن را موكول به كتب اخلاق كه نوشته شده - واقعاً هم خوب نوشته‏ اند - مینمايد ولى به چند فقره اهم كه خيلى مؤثر است اشاره می‏شود و آن، اين است:
وقت خواب، انسان محاسبه نفس و علاج خيانت‏هاى نفس را به قدر طاقت بر خودش جداً مخمر نمايد و آنچه فعلاً ممكن است از توبه و تدارك، بكند و آنچه تأخير لازم است عزم جدى بر آن داشته باشد و بداند حالا كه میخوابد، خواب هم در واقع برادر مرگ است. صريح آيه مباركه است كه مى‏فرمايد:
الله يتوفى الأنفس حين موتها و التى لم تمت فى منامها فيمسك التى قضى عليها الموت و يرسل الأخرى الى أجل مسمى ان فى ذلك لآيات لقوم يتفكرون (105)
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‏كند و ارواحى را كه نمرده ‏اند نيز به هنگام خواب میگيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مى‏دارد و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) بازمیگرداند تا سرآمدى معين؛ در اين امر نشانه‏ هاى روشنى است براى كسانى كه انديشه می‏كنند.
پس لازم است كه فىی الجمله، عده موت را از تجديد عهد ايمان كرده و با طهارت، روى به قبله و روى دل به قبله حقيقيه نموده به نام خدا اعمال وارده عندالنوم را به قدر قوه به عمل آورده، تسليم روح و نفس خود را به حضرت او - جل جلاله - نمايد و از اعمال وقت خواب، اهمياتش را ترك ننمايد كه عبارت باشد:
اولاً در دخول رختخواب، بسم الله الرحمن الرحيم را از قلب و لسان بگويد و آيه مباركه قل انما انا بشر مثلكم…(106) و آيه مباركه آمن الرسول بما أنزل اليه من ربه…(107) را با تدبر بخواند و تسبيح حضرت زهرا - صلوات الله و سلامه عليها - و آيه الكرسى و سه يا يازده مرتبه سوره قل هو الله أحد و سه مرتبه يفعل الله ما يشاء بقدرته و يحكم ما يريد بعزته و آيه مباركه شهد الله…(108) را بخواند و اگر استغفارهاى مرويه و يا مطلق استغفار هم بكند، خوب است.

پی نوشت:

104)مشارطه: با خود شرط بندى نمايد كه امروز نبايد گناهى از من صادر شود.
105)سوره زمر (39)، آيه 42.
106)سوره كهف (18)، آيه 110.
107)سوره بقره (2)، آيه 284 - 286.
108)سوره آل عمران (3)، آيه 18 - 19.

منبع:

رساله لقاء الله ،عارف كامل ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى (رحمه الله عليه).

 2 نظر

تبرّج و خودنمایی

19 دی 1392 توسط گیلان غرب


اختصاص غریزه تبرّج به زنان

یکی از ویژگی‏های مهم زنان، خصیصه تبرّج و خودنمایی است که به صورت غریزی و طبیعی در آنان وجود دارد. قرآن در دو آیه از آیات حجاب، از تبرّج و خودنمایی زنان صحبت کرده و آن را محدود به محیط خانواده کرده است. در یک جا می‏فرماید: وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی (احزاب: ۳۳) ای زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید؛ مانند خودنمایی دوران جاهلیت نخستین؛ در آیه دیگر می‏فرماید:غَیْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزینَهٍ (نور:۶۰) زنان، (در برابر نامحرمان) با زینت‏هاوآرایش‏ها یشان‏ خودنمایی‏ نکنند.

قرآن در این آیات فقط زنان را از تبرّج و خودنمایی و به نمایش گذاشتن جاذبه‏ های جنسی خود در برابر نامحرم نهی کرده و از تبرّج مردان سخنی نگفته است. از ظاهر این مطلب فهمیده می‏ شود که غریزه خودنمایی و تبرّج از ویژگی‏های زنانه است و در مردان کمتر است. به همین دلیل پوشش و حجاب برای زنان واجب شده است.البته این موضوع به این مفهوم نیست که مردان هیچ محدودیتی در پوشش ندارند .

شهید مطهّری درباره آثار این غریزه و نیز اختصاص آن به زنان می‏گوید: «اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها، مرد شکار است و زن شکارچی؛ همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شکارچی‏گری او ناشی می‏شود. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود، می‏خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیر کند، انحراف تبرّج و برهنگی از انحراف‏های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.

درباره غریزه خودنمایی و تبرّج، غیر از منابع اسلامی، برخی از دانشمندان نیز مطالب جالبی دارند. خانم جینا لمبروزو (G,Lombroso) روان‏شناس معروف ایتالیایی، در این‏باره می‏گوید: «در زن علاقه به دلبر بودن و دل‏باختن، مورد پسند بودن و مایه خرسند شدن بسیار شدید است.» در جای دیگری می‏گوید: «یکی از تمایلات عمیق و آرزوهای اساسی زن آن است که در چشم دیگران اثری مطلوب بخشیده و به وسیله حسن قیافه، زیبایی اندام، موزون بودن حرکات، خوش آهنگی صدا، طرز تکلّم و بالاخره شیوه خرام خود، مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آن‏ها را تحریک نموده و روحشان را مجذوب سازد.»

همچنین درباره تأثیر غریزه خودآرایی و تبرّج در زندگی زنان می‏گوید: «میل به جلب دیگران، بزرگ‏ترین و مهم‏ترین محرّک زندگانی زن محسوب می‏شود.»

ویل دورانت نیز درباره آثار غریزه تبرّج زن می‏گوید: «زن میل دارد بیشتر مطلوب باشد، نه طالب، و به همین جهت، در ارج‏ گذاری و تقدیر آن جاذبه‏ هایی که مایه تشدید میل مرد است، استاد است.» بنابراین، اصل وجود این غریزه و اختصاص آن به زن در بین دانشمندان پذیرفته شده است.

 

منبع:

http://reihane.ir


 1 نظر

دلتنگیم را دریاب معبود من!!!

19 دی 1392 توسط گیلان غرب


من واقعا کم آوردم ……

خدای من

فلسفه این اختیارت چه بود؟

اختیار به ابلیس برای وسوسه من

اختیار من برای گول خوردن

خسته ام از این اختیار

دلم ذره ای جبر میخواهد

جبر به سوی آغوش تو پرکشیدن

دلم برایت تنگ شده

دلتنگیم را دریاب معبود من!!!


 نظر دهید »

طاعت و خشم

12 آذر 1392 توسط گیلان غرب

 

امام هادی (علیه السلام):


مَن أطاعَ الخالِقَ فَلَم یُبالِ بِسَخَطِ المَخلُوقینَ وَ مَن أسخَطَ الخالِقَ فَلیَیقَنَ أن یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلُوقینَ


هر کس از خدا اطاعت کند از خشم مخلوق و مردم نمی ترسد و آنکه خدا را به خشم آورد پروردگار، وی را دچار خشم مخلوق خود می نماید.


سفینة البحار، ج2، ص 343

 نظر دهید »

در را به روي عزاداران باز کنيد

27 آبان 1392 توسط گیلان غرب

 

 

در را به روي عزاداران باز کنيد

 

عالم بزرگوار شهيد محراب حضرت آيةالله سيد عبدالحسين دستغيب رضي الله عنه در کتاب داستان‏هاي شگفت نقل مي‏کند: در اوقات مجاورت در نجف اشرف در ماه محرم سال 1358 از طرف حکومت وقت عراق، قمه زدن، سينه زدن و بيرون آمدن دسته‏ هاي عزاداري منع شده بود. در شب عاشورا براي اين که در حرم مطهر و صحن شريف سينه زني نشود، از طرف حکومت عراق از همان شب اول، درهاي حرم و رواق و درهاي صحن را قفل کردند. آخرين دري را که مشغول بستن آن بودند در قبله بود که يک لنگه آن را بسته بودند، ناگهان جمعيت دسته سينه‏ زن هجوم آوردند و وارد صحن شدند و به طرف حرم مطهر آمدند و در همان ايوان، مشغول عزاداري و سينه زني شدند.
ناگهان افراد پليس با رييس‏شان آمدند و با چکمه‏ هاي خود، مردم را مجروح کردند، مردم با همان حال به سينه‏ زني و عزاداري مشغول بودند و مي‏ گفتند: يا علي فک الباب؛ يا علي! در را باز کن، ما عزاداران فرزندت حسينيم. سپس در يک لحظه، درهاي حرم و رواق و صحن گشوده شدند و ميله‏ هاي آهنين که بين در و ديوار بود بريده شدند و سينه‏ زنان وارد حرم مطهر شدند. ساير نجفي‏ها که با خبر شدند همه در صحن و حرم مطهر جمع شدند، پليس‏ها نيز موضوع را به بغداد گزارش دادند و دستور داده شد که مزاحم آن‏ها نشوند. ( داستان‏هاي شگفت. )

منبع:

کرامات حسينيه و عباسيه ؛ موسي رمضاني ‏پور نوبت چاپ: هفتم تاريخ چاپ: زمستان 1386 چاپ: محمد (ص) ناشر: صالحان صفحات 79 و 80

 1 نظر

زیارت کربلا و ایمان

27 آبان 1392 توسط گیلان غرب

 

زيارت کربلا و ايمان

ابو جعفر خضرمي از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت کرده است که:
قال: سمعت يقول محمّد بن علي عليه السلام من ارادَ اَن يعلم انّه من اهل الجنّة فيعرفن حبّنا علي قلبه فان قبل فهو مؤمن و من کان لنا محبّا فليس فليرغب في زيارة الحسين عليه السلام و فمن کان للحسين عليه السلام محبّا و زوّارا ما يجب لنا اهل بيت و کان من اهل الجنّة و من لم يکن زوّرا کان ناقص الا يمان. [1] .
ابو جعفر خضرمي از امام محمّد باقر عليه السلام نقل مي کند که حضرت فرمودند: هر کس که مي خواهد بداند از اهل بهشت است يا نه، به قلبش ‍ مراجعه کند، اگر محبت ما را قلب او قبول کرد، پس مؤمن است، و کسي که محبّ ما بود رغبت به زيارت قبر امام حسين عليه السلام دارد، و هر کس ‍ محب و زوّار امام حسين عليه السلام او اهل بهشت است،
و اگر محب ما و امام حسين عليه السلام بود ولي زائر قبر آن حضرت نباشد او ناقص الايمان مي باشد.

آرزو دارم حسين جان تا شوم قربان تو
جان ندارد قابلي گردد فداي جان تو

آرزو دارم حسين جان تا ببينم روي تو
کاش مي گشتم فداي تو در کوي تو

آرزو دارم حسين جان تا ببينم کربلا
اي همه هستي من بادا فداي نينوا

آرزو دارم حسين جان تا بپويم راه تو
روز و جويم، شوم دل خواه تو


پی نوشتها :
[1] سفينة النّجاة ص 72 - بحار الانوار ج 10.

منبع:

داستانهايي از زمين کربلا ؛ ر- يوسفي

 4 نظر

کشتی شکست خورده طوفان کربلا

14 آبان 1392 توسط گیلان غرب

 

 

 

کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا

در خاک و خون تپیده میدان کربلا

گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست

خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک

زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید

خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم

کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد

کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

 

محتشم کاشانی

 5 نظر

برای خاک سپردن

04 آبان 1392 توسط گیلان غرب

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:

بندگان هر روز که صبح می کنند، بانگ دهنده ای ندا می دهد: ای مردم برای به خاک سپردن بزایید؛ برای فانی شدن،گرد آورید و برای نابودی بنا کنید.

کنز العمّال: 43040/773/15

 نظر دهید »

عرفان امام خمینی

03 آبان 1392 توسط گیلان غرب

 

عرفان امام خمینی

امام خمینی بنیانگذار “عرفان متعالی” است، همان گونه که مرحوم ملاصدرا نام فلسفه خویش را حکمت متعالیه نهاد . امام خمینی در آثار عرفانی خود چون شرح دعای سحر، مصباح الهدایة الی الخلافة والولایه و سر الصلاة و … بسیار عمیق و لطیف به شرح یا نقد نگرشهای اهل عرفان می پردازد .
امام تدریس کتب فلسفی و عرفانی را در سال 1347 هجری قمری که بیش از 27 سال نداشت آغاز نمود، ضمنا همزمان با تدریس فلسفه برای افراد شایسته و مورد اعتماد، به طور خصوصی و سری بحثی از علوم عرفان را نیز شروع کرد . (1)
گویا معظم له شاگرد منحصر به فرد آیت الله شاه آبادی بوده اند . (2) به روایت خود حضرت امام خمینی آمده است: “عمده استفاده در علوم معنوی و عرفان نزد مرحوم آقای آقا میرزا محمدعلی شاه آبادی بوده است … و از مدتها قبل از آمدن آقای بروجردی به قم، عمده اشتغال به تدریس معقول و عرفان و سطوح عالیه اصول و فقه بود . ” (3)
ایشان درباره آیت الله شاه آبادی می گوید: شیخ بزرگوار ما حقا حق حیات روحانی به اینجانب داشت که با دست و زبان از عهده شکرش برنمی آیم . (4)
ایشان ریاضیات را به خوبی می دانست . در علوم غریبه همچون جفر، رمل، اسطرلاب مهارت کامل داشت . همچنین به زبان فرانسه تسلط داشت . (5) آن مرحوم علاوه بر مقام علمی و عرفانی، یک مجاهد خستگی ناپذیر و جدی بود و در مسیر مبارزه با رضاخان پهلوی حدود یازده ماه در حرم حضرت عبدالعظیم متحصن شد . (6) در حقیقت وی از عرفان منزوی، عرفان حماسی ساخت .
امام خمینی درباره اولین ملاقات خود با آیت الله شاه آبادی این چنین بیان کرده است:
“مقداری با هم صحبت کردیم و یکی دو تا سوال از مرحوم آقای شاه آبادی بزرگ پرسیدم، وقتی جواب مشروح و کاملی شنیدم، مطلع شدم که ایشان اهل فلسفه و عرفان است . ” (7)
سرانجام پس از گفت و گوی بسیار، حضرت امام، آقای شاه آبادی بزرگ را برای تدریس عرفان راضی می کنند و شرح فصوص الحکم ابن عربی را به مدت شش سال نزد ایشان می خوانند . (8)
حضرت آیت الله سبحانی می گوید: از نظر مسائل عرفانی تحت تاثیر استاد بزرگوارشان مرحوم شاه آبادی بوده اند و نسبت به ایشان خیلی عشق می ورزیدند .
پی نوشت ها:
1. نهضت امام خمینی، ج 1، ص 38
2. مجموعه آثار حکیم صهبا، ص 68 و شرح مقدمه قیصری ، ص 33 .
3. مصاحبه با سید احمد خمینی، فصلنامه حضور، شماره اول، ص 9
4. عارف کامل، ص 25 .
5. سیمای فرزانگان، ص 87 .
6. همان ماخذ، ص 13 .
7. همان ماخذ، 14 .

منبع:
http://www.hawzah.net

 نظر دهید »

استكبارستيزى

30 مهر 1392 توسط گیلان غرب

استكبارستيزى در کلام مقام معظم رهبری

استكبارستيزى - كه معناى ويژه‏ى انقلابى خودش را دارد - در اين دولت تشخص و تميّز پيدا كرد. معناى استكبارستيزى دشمنى كردن با دولتهاى دنيا نيست، معنايش دشمنى كردن با استكبار است. استكبار - از هر دولتى و از هر نظامى سر بزند - آفتِ براى بشريت است. البته امروز امريكا و صهيونيزم مظهر استكبارند؛ ليكن هر جا، هر كس، هر دولتى و هر مجموعه‏اى كه نسبت به ديگران استكبار بورزند، آفتى در جامعه‏ ى بشرى و در نظام زندگى انسان به وجود مى‏آورند. ستيزه‏ى با اين حالت هم يك حالت مطلوب اسلامى است. اين هم يكى از خصوصيات اين مجموعه است كه خوشبختانه برجسته است.

ديدار رئيس‏ جمهوری و اعضاى هيئت دولت 1387/06/02

 نظر دهید »

خصوصيات متقين

30 مهر 1392 توسط گیلان غرب

خصوصيات متقين در کلام مقام معظم رهبری

الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون 3، بقره ؛

براي همين متقين شش خصوصيات بيان شده كه اين شش خصوصيات در يك انسان، در حقيقت عناصر تشكيل دهنده‌ي تقواست و آن تقواي صحيح و عيني با اين شش خصوصيت در حقيقت در انسان تأمين مي‌شود البته فراموش نشود كه من در جلسه‌ي قبل گفتم : اين تقوا در همه‌ي مراحل به انسان كمك مي‌كند، يعني شما وقتي يك مايه‌اي از تقوا داشته باشيد از قرآن يك چيزي مي‌فهميد و هدايت مي‌شويد و اين تقوا هرچه بيشتر بشود شما از قرآن بيشتر مي‌فهميد يعني حتي يك انساني كه در حد اعلاي تقوا هست اگر باز تقوايش بيشتر شود به همان نسبت افزايش روحيه تقوا ممكن است باز چيزهاي جديدتر و ترفه‌تر و يك ظرافت‌هايي را از قرآن بفهمد و اين فقط مربوط به اول كار نيست كه بگوئيم اگر مي‌خواهيد از قرآن چيزي بفهميد بايد با تقوا بشويد و بعد كه تقوا يعني همان هشياري و دقت را بدست آوريد ديگر برو در بطن قرآن، نخير، درهمه‌ي مراحل هرچه اين تقوا بيشتر شد درك انسان بيشتر مي‌شود، حالا اين شش خصوصيت مقدماتي است براي اينكه يك سطح قابل قبولي از تقوا در انسان بوجود بيايد، يا بگوييم يك حداقل لازمي از تقوا در انسان بوجود مي‌آيد. اولين خصوصيت اين است كه : الذين يؤمنون بالغيب.

leader.ir

 نظر دهید »

رسالت روحانیت در کلام امام خامنه ای (دامت برکاته)

30 مهر 1392 توسط گیلان غرب


رسالت روحانیت در کلام رهبری

رهبر معظم انقلاب به عنوان سکان دار این انقلاب و شخصیتی که برخاسته از حوزه علمیه است همیشه نسبت به وظیفه حوزه علمیه و تعامل آن با نظام تأکید نموده و نسبت به جدایی و بی تفاوتی حوزه های علمیه نسبت به نظام هشدار داده‌اند.

حضرت آیت الله خامنه ای نقش روحانیت را در پیروزی انقلاب اسلامی، نقشی بی بدیل معرفی می کنند:

«بدون حضور روحانیت، انقلاب اسلامی، هیچ گاه به پیروزی نمی رسید زیرا روشنفكران و گروهها و احزاب غیر اسلامی، توانایی و نفوذ و مقبولیت روحانیت را در سطح كشور نداشتند».

البته این نقش روحانیت پس از پیروزی انقلاب نیز بی بدیل است، در واقع سرنوشت انقلاب و روحانیت به یکدیگر گره خورده است، و رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید نموده‌اند:

«ما اگر ضعیف عمل کنیم،‌بد عمل کنیم، … نتوانیم اخلاق اسلامی را در جامعه رایج کنیم،‌نتوانیم روابط انسان‌ها را به‌صورت مطلوبی استقرار بخشیم، قضاوت دنیا این خواهد شد که اسلام نتوانست؛ می‌بینید که این مسئولیت فقط بر عهده ماست، بر عهده علمای کشور‌های دیگر که با نظام‌های دیگر زندگی می‌کنند نیست، این مخصوص ماست».

Leader.ir




 نظر دهید »

خود را برتر از دیگران بدان.

11 تیر 1392 توسط گیلان غرب

                                                                   تواضع
تواضع به معنای خود را از دیگران برتر دانستن و به دیگران ارج نهادن است؛ نه خود را خوار کردن و زیر بار ذلت رفتن! تواضع اقدامی است که انسان داوطلبانه در برابر دیگران به خاطر امتیازاتی که در آنها احساس می کند، انجام می دهد. ممکن است فردی خود را در برابر دیگران از جهتی یا جهاتی دارای امتیاز بیند، برای آنکه مبادا به غرور و تکبر مبتلا شود، باید به جهات امتیاز خود توجه نکند، بلکه به امتیازهای دیگران، حتی احتمال پاره ای امتیازات در آنان توجه کند و به خاطر همان جهات امتیاز، فروتنی کند؛ اما ذلت امری است که معمولا از ناحیه دیگران تحمیل می گردد و در ذلت، فرد ذلت پذیر تحقیر می شود. اگر تواضع با ذلت همراه شود، مردود است.
تواضع در بیان قرآن
ایمان و اعتقاد به خدا،آنگونه تمام شئون زندگی مؤمن را دربر می گیرد که آثار بندگی خدا در رفتار و گفتار او آشکار می شود. یکی از برجستگی های اخلاقی که قرآن کریم در وصف بندگان خدا بیان کرده، رفتار متواضعانه آنان است. «بندگان خدای رحمان کسانی اند که با تواضع روی زمین راه می روند و چون نادانان خطاب شان کنند سخن نرم و مسالمت جویانه گویند.» (1)
خداوند سبحان به رهبر اسلام چنین سفارش می کند: «ای پیامبر! در برابر هر یک از مؤمنان که از تو پیروی می کند، فروتنی کن.»(2) همچنین در کنار وظایف متعددی که برای فرزندان نسبت به پدر و مادر ذکر کرده، فرموده است: «در برابرشان، از روی مهربانی، شانه ها را فرو انداز(تواضع کن).»
پیشوایان اسلام در سخنان متعددی ارزش تواضع را بیان کرده و حد و مرزش را تعیین نموده اند. امام رضا (علیه السلام) پیرامون حد تواضع چنین فرموده است: «تواضع درجاتی دارد، از آن جمله، انسان قدر خویش را بشناسد و با دلی سالم در جایگاه خود نشیند،دوست نداشته باشد به سوی کسی رود، مگر آنکه به سویش آیند. (با مردم چنان که دوست دارد با او رفتار شود رفتار کند) اگر بدی ببیند، آن را با نیکی بپوشاند. فروخورنده خشم و در گذرنده از(لغزش)مردم باشد و خداوند نیکو کاران را دوست دارد.» (3)
در این راستا امام صادق (علیه السلام) فرمود: «از تواضع است که در نشستن به پایین مجلس راضی باشد و با هر کس روبه رو شدی سلام کنی. نزاع و مجادله را ترک گویی، گر چه حق با تو باشد و دوست نداشته باشی به خاطر تقوایی که داری تو را ستایش کنند.»(4)
نقل شده است که روزی آن حضرت به یارانش فرمود:«چرا شیرینی عبادت را در شما نمی بینم؟ پرسیدند: شیرینی پرستش چیست؟ایشان فرمودند: فروتنی.»(5)
حضرت امیر(علیه السلام) نیز فروتنی را از بزرگترین عبادت ها شمرده و فرموده است: «برتو باد به تواضع، از بزرگترین عبادت ها است.»
تواضع در برابر چه کسانی روا است؟
فروتنی، در فرهنگ اسلام، تنها در برابر بزرگان دین، فرزانگان دانش، مؤمنان و پدر و مادر شایسته و پسندیده است؛ زیرا در اینگونه موارد تواضع با ذلت همراه نیست، اما تواضع در مقابل مستکبران، فرومایگان و یا توانگران به خاطر ثروت و قدرت آنان زشت و نکوهیده است. زمانی که تواضع، انگیزه و جهت غیر الهی داشته باشد، شکل«ذلت»به خود می گیرد و سبب بی مقدار شدن ارزش های والای انسانی شخص می گردد.
به بیان امیر المؤمنان (علیه السلام): «هرکس نزد توانگری رود و به خاطر ثروتش برایش فروتنی کند، دو سوم دینش از میان رفته است.» (6)
منابع:
1)سوره فرقان/آیه 63
2)سوره شعراء/آیه 215
3)اصول کافی،جلد 2،صفحه 101
4)اصول کافی،جلد 2،صفحه 100
5)جامع السعادت،جلد 1،صفحه 395
6)نهج البلاغه،حکمت 228
نویسنده: زهرا محمودیان

 2 نظر

چرا دعاها مستجاب نمی شوند؟

22 خرداد 1392 توسط گیلان غرب

آیت الله مصباح یزدی:

با اینکه خداوند در قرآن کریم وعده استجابت
دعا را داده و فرموده:«ادعونی استجب لکم»(1)
چرا معمولاً دعاها مستجاب نمی شوند؟
آیا استجابت دعا شرایطی وجود دارد؟
برای همه کسانی که به امر الهی به دعا می پردازند،این سؤال مطرح می شود.علمای علم کلام می گویند:تخلف در«وعید»ممکن است و چنین کاری عقلاً قبیح نیست؛ولی تخلف در«وعده»عقلاً قبیح است و انجام فعل قبیح بر خداوند محال است.پس تخلف از اجابت که در این آیه«وعده»داده شده عقلاً قبیح است.به فرض آنکه هیچ دلیل عقلی نیز بر این مطلب نداشته باشیم.خود قرآن می فرماید:«ان الله لا یخلف المیعاد»خداوند در وعده خود تخلف نمی کند.
همین آیه کافی است که ما منتظر اجابت همه دعاهای خود از سوی خداوند باشیم.با توجه به لزوم وفای به وعده و تاکید الهی بر این مطلب،پس علت مستجاب نشدن دعای ما چیست؟
این مطلب مکرراً از ائمه اطهار (علیه السلام) سؤال می شود و آن بزرگواران نیز متناسب با فهم سؤال کننده جواب هایی به اشخاص گوناگون می دادند.در بعضی از روایات،برای دعا کننده شرایطی ذکر شده یا برای دعا،آداب یا اوقات خاصی تعیین شده است.
این موارد به معنای مقید کردن اطلاق آیات است؟یعنی آیا دعای ما به شرطی مستجاب می شود که در فلان زمان،فلان مکان و فلان حال باشد؟اگر در غیر از اوقات و حالات خاصی باشد وعده خداوند تحقق نخواهد یافت؟یا اینکه این روایات معنای دیگری دارد؟
آنچه از ظاهر این آیه به نظر می رسد این است که اطلاق کلی دارد و احتمال مقید بودن آن بسیار ضعیف است.برای توضیح مطلب، مثالی ذکر می شود:اگر انسان سخاوتمندی،عده ای را به میهمانی دعوت کند و پس از حضور آنان از اغلب آنها پذیرایی نکند،آیا به او اعتراض نمی کنند که چرا به وعده خود عمل نمی کنی؟و اگر او پاسخ دهد که چون لباس های شما تمیز نیست یا مثلاً چند دقیقه دیر آمده اید،قابل قبول است؟خیر،چون دعوت او مطلق بوده و چنین شرایطی در آن ذکر نشده بود.پس لازم است او به وعده خود عمل کند و از همه آنان پذیرایی کند،مگر آنکه دلیل قطعی بر تقید کلام او وجود داشته باشد.
1- «ادعو»یعنی چه؟آیا معنای«دعا»این است که خواسته خود را بر زبان بیاوریم،هر چند معنای آن را نفهمیم؟یا حتی اگر معنای آن را می فهمیم به آن توجه نداشته باشیم؟یا در صورت توجه به معنای آن با میل باطنی مان موافق نباشد؟
دعا باید همراه با خواست جدی قلبی باشد و انسان در وقت دعا توجه داشته باشد که چه می خواهد.واقعیت این است که بسیاری از دعا های ما از روی عادت و صرف لقلقه زبان است؛عادت کرده ایم بعد از نماز،چند جمله دعا کنیم بدون اینکه توجه جدی داشته باشیم و واقعاً درخواست از خدا داشته باشیم.
2- دعا باید مصداق«ادعونی»باشد؛درخواست فقط از خدا باشد.اگر انسان شرایط مذکور را رعایت کند،ولی دل او متوجه به خدا نباشد واقعاً دعا نکرده است؛مثلا ما درخواست علم می کنیم. واقعاً هم علم را دوست داریم،در درخواست خود نیز جدی هستیم اما تصور می کنیم که عالم شدن به خدا ربطی ندارد و فقط به سعی و کوشش خودمان بستگی دارد.
علت عدم استجابت اینگونه دعاها این است که آنها اعتقادی به قدرت خدا ندارند و به واقع از او چیزی نمی خواهند.بنابراین،دعای واقعی آن است که درخواست از خدا باشد و معتقد باشیم که اعطای مطلوب تنها به دست اوست،و گرنه نوعی تشریفات خواهد بود.

 1 نظر

شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست

21 خرداد 1392 توسط گیلان غرب

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه ها ی مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده است
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه ها ست
شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی زغیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد ، واژه ی لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند
دارد غروب فرشچیان گریه می کند
با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید
بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید
او را چنان فنای خدا بی ریا کشید
حتی براش جای کفن بوریا کشید
در خون کشید قافیه ها را ، حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت
این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
“خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت
بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود”
اوکهکشان روشن هفده ستاره بود

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن …
پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن …
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن …
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن …
در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ‌کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس…

اشعار حمید رضا برقعی

گردآورنده: منتظر

 نظر دهید »

۳۷ نامزد مشهور ریاست جمهوری یازدهم و اولین مواضع

22 اردیبهشت 1392 توسط گیلان غرب

۳۷ نامزد مشهور ریاست جمهوری یازدهم و اولین مواضع
زمان قانونی برای ثبت نام نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید.
زمان 5 روز نامزدها برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به پایان رسید و بر همین اساس نامزدهای حضور در انتخابات مشخص شدند. با توجه به تعدد نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری می توان انتخابات یازدهم ریاست جمهوری را به عنوان شلوغ ترین انتخابات از نظر حضور شخصیت های سیاسی در زمان ثبت نام برشمرد.
درزیل همه چهره های سرشناسی که در انتخابات ثبت نام کردند آمده است:
شخصیت ها و  اظهارنظرات
داوود احمدی نژاد: در صورتی که رییس جمهور شوم تمام تلاش خود را در جهت خدمت به نظام جمهوری اسلامی به کار خواهم گرفت و سعی می کنم کشور را در سطوح علمی بیش از پیش ارتقاء دهم.
حجت الاسلام ابوترابی فرد: اختلافی در ائتلاف نیست و دبیر ائتلاف نیز به طور شفاف نتیجه را اعلام کرده است.
محمدباقر قالیباف: این بار آمده‌ام پیمان بزرگتری با مردمم، با امامم، با رهبر عزیزم و با دوستان شهیدم ببندم.
جواد اطاعت: در صورت انتخاب به عنوان رئیس‌جمهور، رویکرد اصلاح‌طلبانه را در اداره امور کشور در پیش خواهم گرفت.
پرویز کاظمی:  متاسفانه به دلیل عدم توجه به مدیریت در برخی نقاط دچار مشکلاتی شدیم و اکنون در جایگاهی هستیم که با این منابع و امکانات موجود در کشور هم جوانان تحصیل‌کرده به خارج از کشور می‌روند.
محمدابراهیم اصغرزاده:  آمده ام اصلاح طلبان را نمایندگی کنم؛ تابع پروتکلی هستم.
علی اکبر جوانفکر:  دولت من ادامه دولت احمدی‌نژاد خواهد بود
ابوالحسن نواب: قصد کناره گیری ندارم و به صورت مستقل آمدم.
محمود کاشانی: شعارم اجرای قانون اساسی است
مسعود پزشکیان: در صورت کاندیداتوری هاشمی حتما کنار می‌کشم
محمد شریعتمداری: هاشمی بیاید کنار می‌کشم/کار اجماع اصلاح‌طلبان ادامه دارد
علی اکبر ولایتی:  دولت اگر نسبت به بدنه متخصص احساس بی‌نیازی کند به روزمرگی می‌افتد
رامین مهمانپرست: از طرف مردم آمده‌ام/با خدا مشورت کرده‌ام
محمدرضا عارف:  دلیلی برای رد صلاحیتم نمی‌بینم و از لحظه ثبت‌نام تا پایان راه، به قانون پایبند هستم
احمدزاده کرمانی:  هنوز به گفتمان سوم تیر احمدی‌نژاد باور دارم
محمد باقر خرازی: نام با برنامه آمده‌ام
علی فلاحیان: در هیچ جبهه‌ای عقب‌نشینی نمی‌کنم
محمد غرضی: باید به سوی دولت ضدتورم پیش برویم
غلامعلی حدادعادل:  هاشمی کاندیدا نمی‌شود؛ نهضت «ازدواج آسان» بر پا می‌کنم
اکبر اعلمی: شعار من احیای منشور نوفل لوشاتو است
علیرضا زاکانی: از آنجا که گفتمان من و آقای جلیلی به هم نزدیک است، اگر ایشان بیایند با هم ائتلاف خواهیم کرد.
علی احمدی:  من به عنوان کاندیدای مستقل در عرصه انتخابات حضور پیدا کرده‌ام و اصولگرا تلقی می‌شوم تا اصلاح‌طلب
محسن رضایی: برای این آمده‌ام که قانونگرایی را در کشور حاکم کنم، زیرا رسمیت ما از قانون است.
محمدباقر لنکرانی: آمده‌ایم، نشان دهیم در کشور ما پول و وابستگی خانوادگی و وابستگی به کانون‌های قدرت و ثروت کار نمی‌کند، بلکه آنچه کار می‌کند، ایمان‌های روشن و اندیشه‌های بالا و نوآوری و تلاش و کار فراوان است.
محمد سعیدی کیا: با توجه به تجربه‌ای که دارم و با استفاده از فرهنگ غنی ایرانی اسلامی می‌توان اقتصاد آرام توام با رفاه برای مردم فراهم کرد.
صادق واعظ زاده: ما آمده‌ایم تا نیازهای اساسی مردم بخصوص نسل جوان را محقق کنیم و معتقدیم که وضعیت موجود مطلوب نیست و نمی‌توان به گذشته هم بازگشت.
حسن روحانی:  با همه توان، سابقه و آبرویم آمده‌ام تا با دولت تدبیر و امید و گفتمان نجات اقتصاد کشور، احیای اخلاق جامعه و تعامل سازنده با جهان، راستی و درستکاری را به مردم عرضه کنم.
مصطفی کواکبیان: اگر به هر دلیلی رای نیاوردم به رقیبی که بر اساس قانون انتخاب شده است، یک جعبه شیرینی می‌دهم.
خسرو نصیرزاده: عدم احراز صلاحیت من در مقابل خون شهدا چیز با ارزشی نیست و اگر یک نامزد انتخابات صلاحیتش تایید نشود در برابر خون شهدای زیادی که به زمین ریخته شده است چیز زیادی به حساب نمی‌آید.
حسن سبحانی: راه خود را ادامه می دهد و به نفع کسی کنار نخواهم رفت
صادق خلیلیان: مستقل آمدم و فرصت نکردم با احمدی‌نژاد مشورت کنم.
سعید جلیلی:
محمد قدیری ابیانه:
منوچهر متکی: گزینه ائتلاف را افراد تعیین نمی‌کنند، بلکه باید نظرسنجی‌ها را در نظر گرفت.
طهماسب مظاهری: دولت آینده باید همت خود را بر بهبود شاخص‌های اقتصادی بگذارد. چون نتوانستم حرف خود را در دولت جا بیاندازم استعفا دادم
اسفندیار رحیم مشایی:
علی اکبر هاشمی رفسنجانی: شعارم را الان نمی‌گویم.
محمدرضا رحیمی:  شورای نگهبان ردصلاحیت کند، از قانون تبعیت می‌کنم

 نظر دهید »

بسم رب المهدی

21 اسفند 1391 توسط گیلان غرب

بسم رب المهدی

السلام عليک يا ربيع الأنام و نضره الأيام

سلام بر تو اي بهار خلايق و خرمي روزگار!

مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد. ای صد افسوس که تو بهار بودی ومن بی تو هر فروردینم دی بود و نمی دانستم. صادق (ع) آل محمد(ص) فرموند: که نوروز و اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی (عج) را داریم. کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا اگر مولا از آن حوالی عبور کند … و نو روز هر باره این حس را در من زنده می کند مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن… اما برای چه ؟ برای که ؟ اینان منتظرند تا بهار شود ؟ سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم… انتظار … سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم! و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!! کجایی ای ربيع الأنام و نضره الأيام نمی دانم ، شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند … وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم. ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را … و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم و در آن به جای سفره ، “سجاده ای” می انداختیم به گستردگی زمین… و"ستاره ای” از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو… و “ساعتی” برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت و “سدر” را به یاد سدره المنتهی مصطفی (ص) بر سجاده می ریختیم! و “سیصد و سیزده سرباز” و “سلاحی” به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم ” شاهِراً‌ سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي ” و با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ ‌گويان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و باديه ایم. و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم تا “سرمه” کشد چشمانمان را به وصال دیدارش… و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی… اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم ” سلام علی آل یاسین". به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عج) که صد البته نزدیک است.

 2 نظر
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه علمیه الزهراء گیلان غرب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • شناخت بهایت
  • فاطمیه
  • کتابشناسی
  • شهدا
  • رهبرم سیدعلی
  • مهدویت
  • وهابیت
  • پاورپوینتهای زیبا و جذادب
  • عشق بازی ...
  • فراخوان مسابقات
  • زن گوهر آفرینش
  • طب اسلامی
  • انتخابات ریاست جمهوری92
  • وضعیت سفید نیست.
  • صهیونیزم؛ دشمن نامرئی جهان
  • شکر منعم
  • جاهلستان
  • پاورپوینتهای آثار شهید مطهری
  • عرفان واقعی
  • داستانهای عارفانه در آثار علامه حسن زاده
  • امام موسی صدر
  • کوثر ایران
  • امام رئوف
  • تلنگر
  • خاطرات تبلیغ
  • حضرت امام خمینی(ره)
  • ذکر ایام
  • خلوت دل
  • کرامات
  • پاسخ به شبهات عاشورا
  • خلاقیت های رزمندگان
  • اخبار
  • برکات تلاوت آیت الکرسی
  • نظر دانشمندان غیر مسلمان در باره قیام امام حسین(ع)
  • دانشنامه عاشورا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
اوقات شرعی

مدرسه علمیه الزهراء گیلان غرب

کد صلوات شمار برای وبلاگ
Susa Web Tools
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس