چرا دعاها مستجاب نمی شوند؟
آیت الله مصباح یزدی:
با اینکه خداوند در قرآن کریم وعده استجابت
دعا را داده و فرموده:«ادعونی استجب لکم»(1)
چرا معمولاً دعاها مستجاب نمی شوند؟
آیا استجابت دعا شرایطی وجود دارد؟
برای همه کسانی که به امر الهی به دعا می پردازند،این سؤال مطرح می شود.علمای علم کلام می گویند:تخلف در«وعید»ممکن است و چنین کاری عقلاً قبیح نیست؛ولی تخلف در«وعده»عقلاً قبیح است و انجام فعل قبیح بر خداوند محال است.پس تخلف از اجابت که در این آیه«وعده»داده شده عقلاً قبیح است.به فرض آنکه هیچ دلیل عقلی نیز بر این مطلب نداشته باشیم.خود قرآن می فرماید:«ان الله لا یخلف المیعاد»خداوند در وعده خود تخلف نمی کند.
همین آیه کافی است که ما منتظر اجابت همه دعاهای خود از سوی خداوند باشیم.با توجه به لزوم وفای به وعده و تاکید الهی بر این مطلب،پس علت مستجاب نشدن دعای ما چیست؟
این مطلب مکرراً از ائمه اطهار (علیه السلام) سؤال می شود و آن بزرگواران نیز متناسب با فهم سؤال کننده جواب هایی به اشخاص گوناگون می دادند.در بعضی از روایات،برای دعا کننده شرایطی ذکر شده یا برای دعا،آداب یا اوقات خاصی تعیین شده است.
این موارد به معنای مقید کردن اطلاق آیات است؟یعنی آیا دعای ما به شرطی مستجاب می شود که در فلان زمان،فلان مکان و فلان حال باشد؟اگر در غیر از اوقات و حالات خاصی باشد وعده خداوند تحقق نخواهد یافت؟یا اینکه این روایات معنای دیگری دارد؟
آنچه از ظاهر این آیه به نظر می رسد این است که اطلاق کلی دارد و احتمال مقید بودن آن بسیار ضعیف است.برای توضیح مطلب، مثالی ذکر می شود:اگر انسان سخاوتمندی،عده ای را به میهمانی دعوت کند و پس از حضور آنان از اغلب آنها پذیرایی نکند،آیا به او اعتراض نمی کنند که چرا به وعده خود عمل نمی کنی؟و اگر او پاسخ دهد که چون لباس های شما تمیز نیست یا مثلاً چند دقیقه دیر آمده اید،قابل قبول است؟خیر،چون دعوت او مطلق بوده و چنین شرایطی در آن ذکر نشده بود.پس لازم است او به وعده خود عمل کند و از همه آنان پذیرایی کند،مگر آنکه دلیل قطعی بر تقید کلام او وجود داشته باشد.
1- «ادعو»یعنی چه؟آیا معنای«دعا»این است که خواسته خود را بر زبان بیاوریم،هر چند معنای آن را نفهمیم؟یا حتی اگر معنای آن را می فهمیم به آن توجه نداشته باشیم؟یا در صورت توجه به معنای آن با میل باطنی مان موافق نباشد؟
دعا باید همراه با خواست جدی قلبی باشد و انسان در وقت دعا توجه داشته باشد که چه می خواهد.واقعیت این است که بسیاری از دعا های ما از روی عادت و صرف لقلقه زبان است؛عادت کرده ایم بعد از نماز،چند جمله دعا کنیم بدون اینکه توجه جدی داشته باشیم و واقعاً درخواست از خدا داشته باشیم.
2- دعا باید مصداق«ادعونی»باشد؛درخواست فقط از خدا باشد.اگر انسان شرایط مذکور را رعایت کند،ولی دل او متوجه به خدا نباشد واقعاً دعا نکرده است؛مثلا ما درخواست علم می کنیم. واقعاً هم علم را دوست داریم،در درخواست خود نیز جدی هستیم اما تصور می کنیم که عالم شدن به خدا ربطی ندارد و فقط به سعی و کوشش خودمان بستگی دارد.
علت عدم استجابت اینگونه دعاها این است که آنها اعتقادی به قدرت خدا ندارند و به واقع از او چیزی نمی خواهند.بنابراین،دعای واقعی آن است که درخواست از خدا باشد و معتقد باشیم که اعطای مطلوب تنها به دست اوست،و گرنه نوعی تشریفات خواهد بود.