مدرسه علمیه الزهراء گیلان غرب

دعای عظم البلا
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

می گریزم از تو به تو

13 تیر 1393 توسط گیلان غرب


تو آن قدر مهرباني كه حد و حساب ندارد و آنقدر كريمي كه اندازه اي  براي آن نمي يابم .   خشم تو را هيچگاه نديده ام كه تو همه مهري . واي بر من اگر بخواهم از خشم تو بگريزم . كه كجا مي توانم گريخت ؟ مي گريزم از تو به تو . همانند فرار كودكي ناسپاس به دامان مادر كه او مهربان است  . اما تو كجا و او كجا ؟…تو آنقدر با من ” تا ” كرده اي كه تصور مي كنم نديده اي و  آنقدر رسوايم نكرد ه اي كه گمان مي برم نشنيده اي .تو آنقدر چشم پوشيده اي كه بي حيا شده ام .اي آنكه  مي توانستي رسوايم كني و نكردي .اي دوستي كه پيمان شكستم و تو نشكستي .تو را فراموش كردم و تو مرا به ياد آوردي .تو را ناسپاسي كردم و تو به دل نگرفتي.با اغماضت شرمنده ام كردي و با بزرگواري ات از زشتي هايم گذشتي .اينك به سويت آمدم . با چشمي كه به اشك نشسته و جاني كه شعله ور شرمساري است.در اين شب زيباي رحمت ، از تو چه كم خواهد شد اگر مرا هم به پناهگاه مهر خويش جاي دهي ؟در اين ساعت هاي سرشار از گذشت و آمرزش چه مي شود كه مانند هميشه بي خردي هايم را ببخشي و بدي هايم را ناديده بگيري ؟ اي دوست صميمي ام ! خدا !از هرچه شر و بدي است به تو پناه آورده ام و چه بدي اي بالاتر از گناه كه دارد تمام وجودم را تسخير مي كند ؟از هرمنكر و زشتي گريخته ام  و كدام منكر و زشتي زشت تر از آنكه از تو دور افتاده باشم ؟اگر نگاهم كني از تو چيزي كاسته نمي شود و اگرعفوم نمايي از بزرگي ات ذره اي كم نمي گردد .من به اميدي به سويت آمده ام . آيا به آرزويم مي رساني؟…

 3 نظر

خطر عظیم غفلت از اصلاح نفس

09 مهر 1392 توسط گیلان غرب

خطر عظیم غفلت از اصلاح نفس

اکنون که معلوم شد تمام خیرات از سرچشمه نور فطرت الله است در صورتی که محتجب به حجاب های طبیعت نباشد، و اسیر دام های پیچاپیچ نفس و ابلیس نگردد، و کفیل سعادت مطلقه ی انسانی همین فطرت شریفه است، و نیز معلوم شد که تمامی شرور از فطرت محجوبه ی مظلمه به ظلمات طبیعت است، و منشأ همه ی شقاوات و بد بختی ها در دنیا و آخرت همین احتجابات است، باید دانست که اگر انسان از خود غفلت کند و در صدد اصلاح نفس و تزکیه ی ان بر نیاید و نفس را سر خود بار آورد، هر روز، بلکه هر ساعت بر حجاب های آن افزوده شود، و از پس هر حجابی حجابی، بلکه حجبی برای او پیدا شود تا ان جا که نور فطرت به کلی خاموش و منتفی شود، و از محبت الهیه در ان اثری و خبری باقی نماند؛ بلکه از حق تعالی و آنچه به او مربوط است از قرآن شریف و ملائکه الله و انبیاء عظام و اولیای کرام (علیهم السلام) و دین حق و جمله ی فضائل متنفر گردد، و ریشه ی عداوت حق(جل و علا) و مقربان درگاه مقدس او در قلبش محکم و مستحکم گردد تا ان جا که به کلی در های سعادت بر او بسته شود، و راه آشتی با حق تعالی و شفعاء (علیهم السلام) منسدّ گردد، و مخلَّد در عرض طبیعت گردد که باطن آن در عالم دیگر جلوه کند و آن خلود در عذاب جهنم است. 1
پی نوشت:
1-دکتر احمد ضرابی، نصایح عرفانی-اخلاقی امام خمینی(ره) ص 49.

 نظر دهید »

دستور العمل قرآنی برای سلوک عرفانی(2)

09 مهر 1392 توسط گیلان غرب

دستور العمل قرآنی برای سلوک عرفانی(2)
دستور سوم: قرآن بخوان

دستور اول و دوم، شب بیداری به اندازه ی ممکن و نماز شب به هر اندازه که مقدور باشد خداوند متعال در ادامه سوره ی مزمل اینگونه به رسولش دستور می دهد: «وَ رَتِّلِ الْقرآنَ تَرتیِلا»1یا رسول الله قرآن بخوان، با ترتیل بخوان، با حال بخوان، آرام آرام بخوان. در همین سوره، بعد از آن دستور العمل، دو مرتبه دیگر در مورد قرآن می فرماید:«إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ اِلی رَبِّهِ سَبیلا»2 اگر کسی سیر و سلوک بخواهد، باید به قرآن تمسک کند3
در روایت صحیح السندی از مرحوم کلینی در کتاب فضل القرآن کافی آمده است که وقتی در فتنه واقع شدید، بلا های مادی یا معنوی بر شما هجوم آورد، به قرآن تمسک کنید. پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) می فرماید: این قرآن حیات دارد، شفاعت می کند و شفاعتش پذیرفته می شود.کسانی که از قرآن اعتراض می کنند، قرآن آنها را نفرین می کند و نفرینش هم پذیرفته می شود. این قرآن نظیر خود پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) می تواند انسان را به جاهایی برساند. راهبر و راه گشاست. لذا پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) می فرماید: کسی که آن را سر مشق خود قرار دهد، بهشت او از همان وقت شروع می شود تا زمانی که به بهشت موعود برسد کسی هم که پشت پا به او بزند واز آن اعتراض کند، جهنم او از همان وقت شروع می شود تا به جهنم موعود برسد.4 علی کل حال، این قرآن کتاب عجیبی است، اما حیف که هیچ وقتی پیدا نشده که مردم ارزش قرآن را درک کرده باشند.
تمسک به قران چند رتبه دارد. مرتبه اول: خواندن قران است و انسان برای سیر و سلوک، این قرآن خواندن را می خواهد،جدی هم می خواهد.5 مرتبه دوم: تدبر در قرآن است در این مورد هم قرآن آیه ای دارد.«اَفَلَایَتَدَبَّرُونَ الْقُرآنَ اَمْ عَلَی قُلُوبٍ اقْفَالُهَا»6مگر قفل بدبختی و شقاوت به دل شما خورده که در قرآن تدبر نمی کنید.7
روایت از امام سجاد (علیه السلام) است که می فرمایند :این خزینه علم خداست و هر چه ما از این خزینه برداریم باز خزینه پر است. قرآن علم خداست، همان طور که علم خدا نامتناهی است، علوم قرآنی هم انتها اهل بیت (علیهم السلام) هم، این چنین هستند.8
مرتبه سوم: مهم تر از مرتبه اول و دوم است. قرآن باید سرمشق زندگی ما باشد. قرآن باید در خانه ها، جامعه ما، کلید زوایای اجتماع ما، دولت و ملت ما زنده و سرمشق باشد خلاصه حرف این است که بدون تمسک به قرآن نمی توان سیر وسلوک کرد.9
پی نوشت:
1-مزمل/4
2-مزمل/19
3-مظاهری،حسین،محدوده پرواز انسان، آیت الله العظمی مظاهری، درس هایی از اخلاق و عرفان ص94
4- همان صص97-98
5- همان ص103، 6-محمد/24
7-حسین،محدوده پرواز انسان، آیت الله العظمی مظاهری، درس هایی از اخلاق و عرفان ص105
8- همان
9- همان ص 106.

 2 نظر

آثار و فوائد روزه داری

13 تیر 1392 توسط گیلان غرب

                                                آثار و فوائد روزه داری


مهم‏ترین اثر روزه بعد تربیتی آن است. روزه روح آدمی را لطیف و اراده انسان را «قوی» و غرائز او را «تعدیل» می‏کند.
از مرتاضان، که از خودداری‏های مخصوص به تطهیر روح می‏پردازند، گرفته تا صوفیان، که چله‏نشینند و امساک از اصول آنها است، و عارفان که می‏گویند: «اندرون از طعام خالی‏دار تا در او نور معرفت بینی.» همگی نقش محوری روزه در خودسازی و تهذیب نفس را باور دارند؛ زیرا روزه، تمرین مقاومت و آمادگی روحی در خودسازی است.
اخلاق و تهذیب نفس بر دو پایه استوار است:
الف) تخلیه؛ یعنی پاکسازی و تصفیه روح از عادات ناپسند و آلودگی‏های مادی که مقدمه آن شناخت صفات پسندیده و ناپسند است.
ب) تحلیه؛ یعنی آراستن نفس به صفات پسندیده و مطلوب انسانی، مانند تقوا که از حکمت‏های روزه است «لعلکم تتقون.»(1)
روزه بستر مناسبی را برای ایجاد تقوا فراهم می‏سازد. افرادی که سالیانه، یک دوره یک ماهه‏ای را برای مبارزه با
خواسته‏های درونی می‏گذرانند، از آمادگی رزمی و دفاعی بیشتری برخوردارند. پیامبر اکرم(ص) شکم‏چرانی و شهوت جنسی را از جمله سه امری برشمرد که پس از خویش، برای امتش نسبت به آنها بیمناک بود.
و نیز از کلام گوهربار آن حضرت است که فرمود: «اولین چیزهایی که موجب گرفتاری انسان در آتش جهنم است، دهان (ابزار گناهان فراوان)، و فرج (ابزار شهوت جنسی) است.»
روزه‏دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب، از بعضی لذات هم چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست. او می‏تواند کنترل امور نفس سرکش را به دست بگیرد و با تمرین‏های پیگیر و خستگی‏ناپذیر از وسوسه‏های دشوار شکم و شهوت بگذرد و بر هوس‏ها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر تربیتی و معنوی آن است. انسانی که انواع غذاها و نوشابه‏ها را در اختیار دارد و هر لحظه که تشنه و گرسنه شد به سراغ آن می‏رود، مانند درختانی است که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها می‏رویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم‏دوامند. اگرچند روزی آب از پای آنها قطع شود، پژمرده شده و خشک می‏شوند ؛ اما درختانی که در لابه‏لای صخره‏ها در دل کوه‏ها و بیابان‏ها می‏رویند و در همان اوان رشد، همواره با طوفان‏های سخت، آفتاب سوزان، سرمای زمستان و با انواع محرومیت‏ها دست و پنجه نرم می‏کنند، بسیار محکم و بادوام هستند.
روزه، آدمی را از عالم حیوانات جدا کرده و به جهان فرشتگان می‏برد.
اگر پیامبر اسلام(ص) می‏فرمایند: «الصوم جنة من النار؛ روزه سپری است در برابر آتش دوزخ.»(2) اشاره به همین موضوع است.
یعنی روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصی انسان است، که به وسیله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار حاصل می‏شود.
در روایت آمده که امام علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند: چه کنیم که شیطان از ما دور شود؟ حضرت فرمود: «الصوم یسود وجهه و الصدقة تکسر ظهره و الحب فی‏اللّه‏ و المواظبة علی العمل الصالح یقطع دابره و الاستغفار یقطع و تینه؛ روزه روی شیطان را سیاه می‏کند و انفاق در راه خدا پشت وی را می‏شکند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل نیک، دنباله او را قطع می‏کند و استغفار رگ قلبش را قطع می‏کند.»(3)
روزه‏دار روحیه تقوا را در خود زنده می‏کند و این مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسیار آسان‏تر است چرا که گرسنگی و تشنگی و دیگر محدودیت‏های روزه شعله‏های سرکش غرایز حیوانی و هوس‏ها را تا حد چشمگیری خاموش می‏سازد و حتی اگر موقت هم باشد گریبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها می‏سازد و برای روزه‏دار زمینه آمادگی برای تمرین تقوا و پرهیزگاری فراهم می‏شود و با مراقبت و تمرین پیاپی در یک ماه نیروی بازدارنده از گناه در او به وجود می‏آید و خصلت خودداری در او ریشه می‏گیرد و رشد می‏کند و او با گذراندن این برنامه یک ماهه توفیق می‏یابد که پس از ماه روزه نیز پرهیزگار باقی بماند. بدین ترتیب بهروزه‏دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب، از بعضی لذات هم چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست. او می‏تواند کنترل امور نفس سرکش را به دست بگیرد و با تمرین‏های پیگیر و خستگی‏ناپذیر از وسوسه‏های دشوار شکم و شهوت بگذرد و بر هوس‏ها و شهوات خود مسلط گردد.
روزه‏دار روحیه تقوا را در خود زنده می‏کند و این مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسیار آسان‏تر است چرا که گرسنگی و تشنگی و دیگر محدودیت‏های روزه شعله‏های سرکش غرایز حیوانی و هوس‏ها را تا حد چشمگیری خاموش می‏سازد و حتی اگر موقت هم باشد گریبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها می‏سازد و برای روزه‏دار زمینه آمادگی برای تمرین تقوا و پرهیزگاری فراهم می‏شود و با مراقبت و تمرین پیاپی در یک ماه نیروی بازدارنده از گناه در او به وجود می‏آید و خصلت خودداری در او ریشه می‏گیرد و رشد می‏کند و او با گذراندن این برنامه یک ماهه توفیق می‏یابد که پس از ماه روزه نیز پرهیزگار باقی بماند. بدین ترتیب به مقام پر ارج تقوا که به تعبیر قرآن و فرموده پیشوایان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است برای همیشه نائل آید.
مقام پر ارج تقوا که به تعبیر قرآن و فرموده پیشوایان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است برای همیشه نائل آید.
نقش روزه در تقویت اراده
انسان با روزه‏داری که، امساک در خوردن و آشامیدن و خودداری از برخی چیزهای دیگر است در واقع با خواهش‏های خویش می‏جنگد و در برابر غرایز خود مقاومت می‏کند، تمرین این عمل، اراده و تصمیم را در انسان نیرومند می‏سازد و جان را از قید حکومت و سلطه هوس‏ها و خواهش‏ها می‏رهاند. پیشوایان اسلام فرموده‏اند: «افضل الناس من جاهد هواه و اقوی الناس من غلب هواه؛ بهترین مردم کسی است که با هوای نفس مبارزه کند و نیرومندترین آنان کسی است که بر آن پیروز شود.»(4) پس روزه‏داران بهترین مردمند چرا که با خواسته‏های نفسانی مبارزه می‏کنند و اگر با مراقبت و کوشش از روزه خویش بتوانند بر نفس خود مسلط شوند، از نیرومندترین مردم نیز خواهند بود.
ماه رمضان زمان مخصوصی است که بهترین فصل برای تربیت و تقویت ایمان و اراده می‏باشد حضرت زهرا(س) در ضمن خطبه‏ای که در مسجد پیامبر(ص) ایراد نمود، فرمود:
«و الصیام تثبیتا للاخلاص؛ (علل الشرایع، ص 236)
و روزه را خداوند قرار داد برای ثبات و استواری در اخلاص.»
شخص روزه‏دار، در درجه اول با مقاومت در برابر نیرومندترین خواسته‏های طبیعی و غریزی خود از خوردن و آشامیدن و غیره، اراده خود را محکم و تقویت می‏نماید و مهم‏ترین عادت‏های خویش را ترک و بر شهوات نفس خود مستقلاً حکومت می‏کند. روزه روح و باطن انسان را از خواهش‏های ناشایسته پاک می‏گرداند و صیقل می‏دهد و صفای باطن می‏آورد زیرا وقتی شکم انسان از غذاها خالی شد. پرهیزگاری، امانت‏داری، صداقت و خلاصه انسانیت او تقویت‏شده و نور ایمان در قلب او تجلی می‏کند.
حضرت عیسی بن‏مریم(ع) فرمود:
«یا معشر الحواریین جوعوا بطونکم لعل قلوبکم تری ربکم؛ (سفینة النجات، ج 1، ص 180)
ای حواریین خالی نگه دارید شکم‏های خود را شاید پروردگار خود را از راه دل ببینید.»
روزه و صبر
«صبر» از خصائلی است که در اخلاق اسلام بر آن بسیار تأکید شده است، انسان مسلمان در زندگی فردی و اجتماعی خویش در راه هدف‏هایی مبارزه می‏کند و با مشکلاتی نیز روبه‏رو است. بدون خصلت صبر، پیروزی بر مشکلات و رسیدن به هدف‏ها آسان نیست. صبر و مقاومت بر نیروی پایداری انسان می‏افزاید و اراده را توانا می‏سازد. هیچ جامعه‏ای اگر تحمل ناگواری‏ها را نداشته باشد، بر مشکلات مختلف و بر دشمنان خویش نمی‏تواند پیروز گردد. با صبر و مقاومت است که می‏توان به پیکار ستمگران رفت و دست استعمارگران را کوتاه نمود و روزه - به ویژه در روزهای گرم و طولانی تابستان که فشار تشنگی طاقت‏فرسا می‏شود، به طور چشمگیری به انسان صبر و مقاومت می‏بخشد و تحمل رنج و سختی را بر آدمی آسان می‏سازد.
قرآن کریم با توجه به همین اثر، از روزه به صبر تعبیر کرده است: و استعینوا بالصبر و الصلوة… از صبر (روزه) … و از نماز کمک بگیرید … .
امامان معصوم ما (ع) «صبر» را در این آیه به روزه تفسیر کرده‏اند و پیامبر گرامی(ص) نیز ماه رمضان را ماه صبر نامیده‏اند: «شهر الصبر و ان الصبر ثوابه الجنة؛ (رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است.»(5)
روزه و قناعت
اسلام برخلاف مکاتب مادی شرق و غرب، دنیا و نعمت‏های مادی آن را وسیله‏ای برای تکامل معنوی و رسیدن به سعادت جاوید می‏داند و به همین دلیل فرهنگ اسلام فرهنگ لذت‏جویی و مصرف نیست بلکه فرهنگ قناعت و ایثار است. در روش‏های مادی تن آدمی و خور و خواب آن اصالت دارد و حرص و آز برای برخورداری بیشتر گریبانگیر افراد است و در اسلام اصالت با معنویت انسان است و قناعت و ایثار و فداکاری از راههای وصول به مراتب بلند انسانیت محسوب می‏شود.
روزه روح و باطن انسان را
از خواهش‏های ناشایسته پاک می‏گرداند و صیقل می‏دهد
و صفای باطن می‏آورد
زیرا وقتی شکم انسان
از غذاها خالی شد.
پرهیزگاری، امانت‏داری، صداقت و خلاصه انسانیت او تقویت‏شده و نور ایمان
در قلب او تجلی می‏کند.
روزه، فریضه‏ای است که مسلمانان را از غرقه شدن در مادی‏گرایی و حرص و آز برای لذت‏های مادی و مسابقه برای مصرف و تن‏پروری می‏رهاند و به او می‏آموزد که به فکر دیگران باشد و بر خواهش‏های جسمانی خویش مسلط گردد و به مصرف به مقدار نیاز قناعت ورزد و از اسراف و تبذیر بپرهیزد. روزه به مسلمانان می‏آموزد که با کم هم می‏توان زیست و حرص و طمع فقط غرق شدن در مادیات و انحراف از معنویات است و برای زیستن لازم نیست که با همه وجود به تن و لذت‏های آن پرداخت.
روزه، فریضه‏ای است که مسلمانان را از غرقه شدن در مادی‏گرایی و حرص و آز برای لذت‏های مادی و مسابقه برای مصرف و تن‏پروری می‏رهاند و به او می‏آموزد که به فکر دیگران باشد و بر خواهش‏های جسمانی خویش مسلط گردد و به مصرف به مقدار نیاز قناعت ورزد و از اسراف و تبذیر بپرهیزد. روزه به مسلمانان می‏آموزد که با کم هم می‏توان زیست و حرص و طمع فقط غرق شدن در مادیات و انحراف از معنویات است و برای زیستن لازم نیست که با همه وجود به تن و لذت‏های آن پرداخت.
آثار اجتماعی اخلاقی روزه
نظام طبقاتی و فاصله زیاد میان تهیدستان و مرفهین، یکی از عوامل نارضایتی در نظام و اجتماع است. به هر میزان فاصله طبقاتی، عمیق‏تر گردد، ناهنجاری‏های اجتماعی و مفاسد اخلاقی بیشتر می‏شوند و گروه تهیدست به واسطه‏های فشارهای اقتصادی و محرومیت‏های اجتماعی نسبت به توانگران، دچار حس حسد و کینه می‏شوند تا آنجا که کار به خشونت‏های اجتماعی می‏رسد.
شریعت حیات‏بخش اسلام با تکیه بر اصل «عدالت اجتماعی»، نهایت تلاش و کوشش را در تنظیم روابط جامعه به کار برده و از آنجا که طبیعت بشر به واسطه استعدادها و توانمندی‏های فردی، مختلف است، همواره در حال تلاش بوده تا با جعل احکام و دستورهای گوناگون، آن اختلاف طبیعی را نیز به حداقل برساند، از جمله این احکام، «روزه» است. که شرایطی را پدید می‏آورد تا ثروتمندان با درک موقعیت محرومان، فشارهای اقتصادی و رنج‏های اجتماعی آنان را درک کنند و کاهش دهند و با این اقدام، جامعه را از پریشانی و نارضایتی، پاک می‏سازد و روحیه برادری و همگرایی را در آنان به وجود می‏آورد. هنگامی که «هشام بن‏حکم» از امام صادق(ع) فلسفه روزه را می‏پرسد، حضرت می‏فرماید:
«به راستی خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله آن بین تهیدستان و ثروتمندان برابری ایجاد کند و ثروتمندان هرگز درد گرسنگی و فقر را احساسس نکرده‏اند و هرگاه (خوردنی و آشامیدنی) را اراده نموده‏اند برایشان میسر بوده است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نمود» تا بین بندگانش از فقیر و غنی، مساوات و برابری به وجود آورد (هر دو گروه رنج گرسنگی و تشنگی را بکشند) سرمایه‏داران مسلمان گرسنگی و درد فقیران را لمس نمایند تا بر آنان شفقت ورزند و ترحم کنند.»(6)
پیشوایان گرامی دین، در روایات و ادعیه اسلامی ماه رمضان را ماه مواسات نامیده‏اند. از نتایج بارز روزه برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگی آسوده‏ای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی را نچشیده‏اند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیله‏ای است که آنان را از غفلت می‏رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان می‏آورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
یکی از آثار و برکات اخلاقی و معنوی روزه این است که انسان با گرسنگی و تشنگی، به یاد گرسنگی و عطش روز قیامت می‏افتد و تصمیم می‏گیرد برای روز قیامت توشه‏ای آماده کند روز قیامت گرمای طاقت‏فرسا دارد. و همگی در آن روز از شدت گرما عرق‏ریزان و تشنه می‏شوند.
پیامبر اکرم(ص) در «خطبه شعبانیه» می‏فرماید: «با گرسنگی و تشنگی خویش در روزه رمضان به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت باشید.»(7)
کسی که روزه می‏گیرد و تمامی روز را با وجود اینکه به انواع خوردنی‏ها و آشامیدنی‏ها دسترسی دارد، در عین حال امساک می‏کند، جز اخلاص به پیشگاه حق تعالی غرضی دیگر ندارد و کسی که به پیشگاه خداوند متعال اخلاص ورزد، مورد قبول درگاه خدا می‏شود.
آثار بهداشتی و درمانی روزه
روزه، افزون بر فوائد تربیتی و اجتماعی فوائد بهداشتی نیز دارد. روزه تمام دستگاه‏های بدن را از خستگی مدام رها می‏سازد، عمر را طولانی می‏کند، به جسم نشاط تازه‏ای می‏بخشد و آدمی را از کسالت و سستی در می‏آورد، از بیماری و دردها آزاد می‏سازد و چاقی زیاد را از بین می‏برد.
روزه سبب می‏شود که ذخایر مخصوص گلیکوژن یا چربی بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف سوخت و ساز داخلی برسند و مسلم است که بدن در حال روزه ابتدا چربی‏های زیر جلدی را به مصرف رسانده و به تدریج نوبت به چربی‏های احشا می‏رسد.
دکتر «الکسیس کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» می‏نویسد: «با روزه‏داری، قند خون در کبد می‏ریزد و چربی‏هایی که در زیر پوست ذخیره شده‏اند و پروتئین‏های عضلات و غدد و سلول‏های کبدی آزاد می‏شوند و به مصرف تغذیه می‏رسند.»
وی می‏گوید: «لزوم روزه‏داری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه، ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس می‏شود، ولی در عین حال، کیفیات پوشیده‏ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت می‏افتند و بالأخره تمام اعضا، مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب، قربانی می‏کنند و به این ترتیب روزه تمام بافت‏های بدنی را می‏شوید (خانه تکانی می‏کند) و آنها را تازه می‏کند.»
دکتر «ژان فرموزان» روش معالجه با روزه را، به شست و شوی اعضای بدن تعبیر می‏کند، که در آغاز روزه‏داری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بدبو است و گاه آب از بینی راه می‏افتد، که همه اینها علامت شروع شست‏وشوی کامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف می‏شود، اسیداوریک ادرار کاهش می‏یابد و شخص احساس سبکی و خوشی خارق‏العاده‏ای می‏کند. در این حال اعضا هم استراحتی کافی دارند.
پیشوایان گرامی دین، در روایات و ادعیه اسلامی ماه رمضان را ماه مواسات نامیده‏اند. از نتایج بارز روزه برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگی آسوده‏ای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی را نچشیده‏اند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیله‏ای است که آنان را از غفلت می‏رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان می‏آورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
دکتر «تومانیاس» درباره فوائد بهداشتی روزه‏داری می‏نویسد: «فایده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده در طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یک ماه روزه‏داری مواد غذایی خود را دفع می‏کند و همین‏طور کبد که برای هضم غذا مجبور است دائما صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذای جمع‏شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا، اندکی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی می‏نماید. روزه، یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است، که طب قدیم و جدید را از این جهت متوجه خود ساخته است. به ویژه امراضی که بر دستگاه هاضمه، بخصوص کلیه و کبد عارض می‏شود و توسط دارو نمی‏تواند آنها را درمان کرد، روزه به خوبی معالجه می‏نماید. چنانچه بهترین دارو برای برطرف ساختن سوءهاضمه نیز روزه گرفتن است. بیماری مخصوص کبد نیز که موجب یرقان می‏گردد، بهترین طریق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زیرا ایجاد این امراض اغلب اوقات به واسطه خستگی کبد است که در هنگام زیادی عمل و فعالیت نمی‏تواند صفرا را از خود بگیرد.»
دکتر «گوئل پا» فرانسوی می‏گوید: «چهار پنجم بیماری‏ها از تخمیر غذا در روده‏ها ناشی می‏شود که همه با روزه اصلاح می‏گردد.»
دکتر «آلکسی سوفورین» می‏نویسد: «جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد باقیمانده در بدن استفاده کرده و آنها را مصرف می‏کند و بدین وسیله مواد کثیف و عفونی‏ای که در جسم است و ریشه و خمیره بیماری‏ها از آنهاست، از بین می‏رود، روزه سبب بهبودی همه بیماری‏ها است. بنابراین، شایسته است که جسم خود را به وسیله روزه، نظیف و پاکیزه کنید.»
بیماری‏هایی را که این دانشمندان توانسته‏اند به وسیله روزه معالجه نمایند به قرار ذیل است: «نوراستنی، التهاب معده، التهاب حنجره، سفلیس، سل، درد چشم، زکام مزمن، درد سینه، نفخ و ورم ریه‏ها، بیماری‏های عصبی، لرزش اندام، استسقاء، فلج، کم‏خونی، اضطراب روحی، ضعف عمومی بدن، بیماری کبد، مالاریا و بالأخره تضعیف غده‏های سرطانی و ترک اعتیاد.»
دکتر «کاریو» آمریکایی می‏نویسد: «هر شخص بیمار باید در سال مدتی از غذا پرهیز کند؛ زیرا مادامی که غذا به تن می‏رسد، میکروب‏ها در حال رشدند، ولی هنگامی که از غذا پرهیز شود، میکروب‏ها رو به ضعف می‏روند.»
وی همچنین می‏افزاید: «روزه‏ای که اسلام واجب کرده است، بزرگترین ضامن سلامتی تن است.»
روزه کمک شایانی به بهبود عوارض برخی بیماری‏ها است، نظیر:
1. هنگامی که نارسایی‏های معده و روده، بیمار را دچار دل دردهای شدید می‏کند.
2. زمانی که براثر پرخوری و کم حرکتی، وزن بدن زیاد می‏شود.
3. در بیماران مبتلا به فشارخون.
4. در بیماری قند.
از مطالب یادشده درباره فایده بهداشتی درمانی روزه درمی‏یابیم که امروزه در علم پزشکی به اثبات رسیده که عامل بسیاری از بیماری‏ها زیاده‏روی در خوردن و آشامیدن و عدم رعایت بهداشت تغذیه است.
پیام‏آور بزرگ اسلام، پیامبر اکرم(ص) قرن‏ها پیش، این مطلب را در کلامی ژرف چنین فرمود: معده، خانه تمام دردهاست و پرهیز و امساک بالاترین داروهاست.
همچنین ایشان فرموده‏اند: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.»(8) و نیز در روایات بسیاری پیشوایان گرامی اسلام فرموده‏اند: «معده آدمی خانه بیماری‏های اوست و پرهیز از غذا درمان آن است.»
با روزه و امساک می‏توان بیماری‏ها را بهبود بخشید و معالجه کرد. البته در صورتی که با اعتدال و به دور از هرگونه زیاده‏روی باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشامیدن افراط نشود.
متأسفانه برخی افراد شکم‏پرست که از روزه گرفتن دوری می‏کنند، با استدلال‏های نادرست به دنبال مضر دانستن روزه هستند. آنها معتقدند که: «روزه موجب زخم معده می‏شود.» که البته این باور اشتباهی است زیرا روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسید معده به جای غذا به وسیله صفرا خنثی می‏شود و هیچ گونه زخمی ایجاد نمی‏گردد.
آثار عرفانی الهی روزه
در حدیث قدسی آمده: که خدای تعالی فرمود: از میان اعمال و عبادات فرزندان آدم، فقط «روزه» برای من است و من پاداش روزه‏ام.(9)
این روایت را شیعه و سنی البته با اندکی اختلاف نقل کرده‏اند و وجه اینکه روزه برای خدای متعال است، این است که تنها عبادتی است که از امور عدمی تشکیل می‏شود، به خلاف عبادات دیگر، از قبیل نماز، و حج و امثال آن، که از امور وجودی ترکیب می‏یابد، و یا حداقل امور وجودی هم در آنها دخالت دارند، و روشن است که فعل وجودی نمی‏تواند محض و خالص در اظهار عبودیت عبد و ربوبیت خدای متعال باشد؛ زیرا خالی از نقایص مادی و آفت محدودیت و اثبات انانیت نیست، و ممکن است در انجام آن قصد غیرخدا؛ (ریا) نیز به میان آید، و سهمی از آن را برای غیر خدا انجام دهد، چنان که در موارد ریا و سمعه و سجده برای غیر خدا این آفات مشاهده می‏شود، به خلاف عملی که همه آن نفی است، یعنی روزه که عبارت است از نخوردن، ننوشیدن،
و ترک بسیاری از مشتهیات دیگر که صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر مادیات می‏بیند، و با خویشتن‏داری خود را از لوث شهوات نفس پاک نگه می‏دارد، و این امور عدمی چیزی نیست که غیرخدا هم سهمی از آن داشته باشد؛ زیرا امری است تنها میان بنده و پروردگارش (پنهان از چشم دیگران است) و طبعا کسی جز خدا از آن باخبر نمی‏شود.
و اینکه فرمود: «و انا اجزی به» اگر واژه «اجزی به» را به صیغه معلوم بخوانیم، یعنی من جزای آن را می‏دهم، آن وقت دلالت می‏کند بر اینکه در دادن اجر به بنده، کسی میان او و خدا فاصله و واسطه نمی‏شود، همان‏طور که بنده هم در بندگی و عبادت خدا به وسیله روزه کسی را دخیل قرار نداد، و نگذاشت کسی از روزه‏داریش باخبر شود، چنان که درباره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا می‏گیرد، و بین صدقه‏دهنده و خدا کسی واسطه نیست، و در قرآن کریم نیز آمده: «و یاخذ الصدقات؛ و فقط خداوند می‏گیرد صدقات را.»(10)
روزه، افزون بر فوائد تربیتی و اجتماعی فوائد بهداشتی نیز دارد. روزه تمام دستگاه‏های بدن را از خستگی مدام رها می‏سازد، عمر را طولانی می‏کند، به جسم نشاط تازه‏ای می‏بخشد و آدمی را از کسالت و سستی در می‏آورد، از بیماری و دردها آزاد می‏سازد و چاقی زیاد را از بین می‏برد.
و اما اگر «اُجزی به» را به صیغه مجهول بخوانیم، معنایش این می‏شود: خود من (خدا) جزای روزه قرار می‏گیرم.
علامه طباطبایی(ره) درباره این حدیث می‏نویسد: در این صورت کنایه از نزدیکی روزه‏دار به خدای تعالی است. بر سالکان حق اهل تحقیق پوشیده نیست که این حدیث شریف دارای معنای بلندی است که سزاوار بود دانشمند بزرگواری چون علامه طباطبایی درباره آن سخن می‏گفت. ولی به هر حال درک معنای این حدیث بسیار مشکل است؛ زیرا تساوی میان کالا و بهای آن از بدیهیات عقلایی است و درباره پاداش اعمال بندگان، هرچه خداوند عطا فرماید، تفضل است و کسی از او حق مطالبه ندارد. از این رو، معقول است حق تعالی، عدل جان انسان را، فردوس برین، قرار دهد، آنگونه که فرموده است: «خداوند از مؤمنان جان‏ها و اموال‏شان را خریداری می‏کند که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد …» یا درباره روزه‏داران آمده است، که باب مخصوصی در بهشت دارند، «ان للجنه بابا یدعی الریان لایدخل منه الا الصائمون».
به هر حال معنای اینکه خداوند متعال پاداش روزه‏دار است، «من پاداش روزه‏ام این است که من خود را به روزه‏دار می‏دهم؛ خودم را به او می‏دهم، یعنی او را خدایی می‏کنم و این، همان است که در روایت آمده است که اخلاق‏تان را خدایی کنید. (تخلقوا باخلاق‏اللّه‏) یعنی انسان «خداگونه» شود. چنانکه در حدیث قدسی آمده است: «… وقتی که بنده‏ام در اثر عبادت و کارهای شایسته به من نزدیک شود، او را دوست خواهم داشت و در نتیجه آن، من چشم او می‏شوم که به توسط من می‏بیند و زبان و دست او هستم، به طوری که او به توسط من می‏گوید و می‏گیرد.»
شایان ذکر است که روزه‏ای این پاداش را دارد که تمام اعضا و بدن و قلب آدمی صائم (روزه‏دار) باشد. در این صورت شخص به گونه‏ای از مادیات فاصله می‏گیرد و با عالم عقل که نزدیکترین موجود به خداست نزدیک می‏شود، تا جایی که فانی در اراده خدا می‏گردد و به مبدأ مطلق اتصال می‏یابد و به مقام صائمین واقعی (خواص الخواص) می‏رسد.
امیرمؤمنان علی(ع) نیز به همین مرتبه اشاره می‏فرماید: «صیام القلب عن الفکر فی الاثام افضل من صیام البطن عن الطعام؛ روزه دل از اندیشه گناهان برتر از روزه شکم ازخوردن و آشامیدن است.»(11) و البته این بدان معنا نیست که ظاهر روزه و امساک از خوردن و آشامیدن را رها کنیم بلکه لازم است به آن اکتفا ننماییم و همراه با آن بکوشیم که به نتایج معنوی روزه نیز برسیم.
منابع:
1. رساله حسینی شیرازی، ص322.
2. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، جلد دوم و سوم.
3. ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج2، ص199
4. بقره، آیه43 - 183.
5. توبه، آیه112.
6. انعام، آیه12.
7. روزه، بهترین درمان بیماری‏های روح و جسم، ص 150 149.
8. تفسیر فخر رازی، ج15، ص68.
9. سعدی.
10. ر.ک: جامع السعادات، ح2، ص4.
11. ر.ک: خصال، ص78، ح126.
12. فروع کافی، ج4، ص162.
13. نهج البلاغه صبحی صالح، ص163.
14. بحارالانوار، ج6، ص255.
15. وسائل الشیعه، ج7، ص3، ح1.
16. من لایحضره الفقیه، ج2، ص73، ح1766.
17. نهج البلاغه، خ110.
18. بحارالانوار، ج7، ص186.
19. همان، ج6، ص356.
20. همان، ص299.
21. نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 244.
22. ر.ک: احمد صبور اردوبادی، اهمیت روزه از نظر علم روز، ص29.
23. ر.ک: همان، ص53.
24. روزه، ضیافت نور، ص56.
25. همان.
26. بحارالانوار، ج62. ص290.
27. توبه، آیه 105.
28. تفسیر عیاشی، طبق نقل تفسیر برهان، ذیل آیه مورد بحث.
29. ر.ک: تفسیر المیزان، ج2، ص25.
30. توبه، آیه 111.
31. بحارالانوار، ج93، ص252.
32. اصول کافی، ج2، ص352.
پی‏نوشتها:
1. بقره، آیه 183.
2. کافی، ج4، ص62.
3. فقیه، ج2، ص45.
4. غررالحکم، ج2، ص416.
5. بحارالانوار، ج96، ص359، کافی، ج4، ص66.
6. من لایحضره الفقیه، ج2، ص73.
7. کافی، ج4، ص67.
8. کنزالعمال، ج8، ص450.
9. کافی، ج4، ص63.
10. توبه، آیه 104.
11. غررالحکم، حکمت 5873.
http://www.hawzah

 نظر دهید »

دستور العمل قرآنی برای سلوک عرفانی 1

12 تیر 1392 توسط گیلان غرب

دستور العمل قرآنی برای سلوک عرفانی 1
شب بیداری و نماز شب

راه به سوی خدا راهی است بسیار مشکل.آدم شد در سر حد محال است بلکه قرآن می فرماید:انسان خود نمی تواند آدم شود، خودش نمی تواند به جایی برسد مگر خدا معلم اخلاقش شود.اگر خدا نظر لطفی به او کرد،آدم می شود و الا اگر خود بخواهد راه را بپیماید،نمی شود. (1)
آیات اول سوره مزمل.دستور العملی برای پیمودن راه. اول دستور العمل خطاب شد:«قُم اللَّیلَ اِلَّا قَلِیلاً نِصفَهُ اَوِ انقُص مِنهُ قَلِیلاً اَوزِد عَلَیهِ» (2)
یا رسول الله!به اندازه ممکن،شب را بیدار باش.شب بیداری،نصف شب،کمتر یا بیشتر؛یعنی به اندازه ممکن.معلوم است این شب بیداری قبل طلوع فجر و بعد طلوع فجر به انسان خیلی کمک می کند.اگر گفتند بین الطلوعین از ساعات بهشت است،راستی از ساعات بهشت است؛به این معنا که به ما،در مسیر سیر و سلوک و رسیدن به بهشت،کمک می کند.
امام صادق (علیه السلام)می فرمایند:دو رکعت از این نماز شب برای من بهتر است از دنیا و آنچه در دنیاست.«الرُّکعَتَانِ فِی جَوفِ اللَّیلِ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنَ الدُّنیَا وَ مَا فِیهَآ» (3،4)
این حرف اول و دستور العمل اول بود،بیداری در دل شب،قبل از اذان صبح،بعد از اذان صبح،ذکر،نماز،ورد تولی،تبری و بالاخره مکالمه،کم کم معاشقه با خدا،اینها راه را آسان می کند.هر چه در راه مشکل است،آسان می شود. (5)
منابع:
1)محدوده پرواز انسان،درس هایی از اخلاق و عرفان آیت الله العظمی مظاهری (دامت برکاته)،صفحه 75
2)سوره مزمل/آیات2-4
3)علل الشرایع،جلد 2 صفحه 363
4) محدوده پرواز انسان،درس هایی از اخلاق و عرفان آیت الله العظمی مظاهری (دامت برکاته)،صفحه 77
5)همان،صفحه 89-90
نوشته شده توسط: خانم فاطمه خشتامن

 1 نظر

خود را برتر از دیگران بدان.

11 تیر 1392 توسط گیلان غرب

                                                                   تواضع
تواضع به معنای خود را از دیگران برتر دانستن و به دیگران ارج نهادن است؛ نه خود را خوار کردن و زیر بار ذلت رفتن! تواضع اقدامی است که انسان داوطلبانه در برابر دیگران به خاطر امتیازاتی که در آنها احساس می کند، انجام می دهد. ممکن است فردی خود را در برابر دیگران از جهتی یا جهاتی دارای امتیاز بیند، برای آنکه مبادا به غرور و تکبر مبتلا شود، باید به جهات امتیاز خود توجه نکند، بلکه به امتیازهای دیگران، حتی احتمال پاره ای امتیازات در آنان توجه کند و به خاطر همان جهات امتیاز، فروتنی کند؛ اما ذلت امری است که معمولا از ناحیه دیگران تحمیل می گردد و در ذلت، فرد ذلت پذیر تحقیر می شود. اگر تواضع با ذلت همراه شود، مردود است.
تواضع در بیان قرآن
ایمان و اعتقاد به خدا،آنگونه تمام شئون زندگی مؤمن را دربر می گیرد که آثار بندگی خدا در رفتار و گفتار او آشکار می شود. یکی از برجستگی های اخلاقی که قرآن کریم در وصف بندگان خدا بیان کرده، رفتار متواضعانه آنان است. «بندگان خدای رحمان کسانی اند که با تواضع روی زمین راه می روند و چون نادانان خطاب شان کنند سخن نرم و مسالمت جویانه گویند.» (1)
خداوند سبحان به رهبر اسلام چنین سفارش می کند: «ای پیامبر! در برابر هر یک از مؤمنان که از تو پیروی می کند، فروتنی کن.»(2) همچنین در کنار وظایف متعددی که برای فرزندان نسبت به پدر و مادر ذکر کرده، فرموده است: «در برابرشان، از روی مهربانی، شانه ها را فرو انداز(تواضع کن).»
پیشوایان اسلام در سخنان متعددی ارزش تواضع را بیان کرده و حد و مرزش را تعیین نموده اند. امام رضا (علیه السلام) پیرامون حد تواضع چنین فرموده است: «تواضع درجاتی دارد، از آن جمله، انسان قدر خویش را بشناسد و با دلی سالم در جایگاه خود نشیند،دوست نداشته باشد به سوی کسی رود، مگر آنکه به سویش آیند. (با مردم چنان که دوست دارد با او رفتار شود رفتار کند) اگر بدی ببیند، آن را با نیکی بپوشاند. فروخورنده خشم و در گذرنده از(لغزش)مردم باشد و خداوند نیکو کاران را دوست دارد.» (3)
در این راستا امام صادق (علیه السلام) فرمود: «از تواضع است که در نشستن به پایین مجلس راضی باشد و با هر کس روبه رو شدی سلام کنی. نزاع و مجادله را ترک گویی، گر چه حق با تو باشد و دوست نداشته باشی به خاطر تقوایی که داری تو را ستایش کنند.»(4)
نقل شده است که روزی آن حضرت به یارانش فرمود:«چرا شیرینی عبادت را در شما نمی بینم؟ پرسیدند: شیرینی پرستش چیست؟ایشان فرمودند: فروتنی.»(5)
حضرت امیر(علیه السلام) نیز فروتنی را از بزرگترین عبادت ها شمرده و فرموده است: «برتو باد به تواضع، از بزرگترین عبادت ها است.»
تواضع در برابر چه کسانی روا است؟
فروتنی، در فرهنگ اسلام، تنها در برابر بزرگان دین، فرزانگان دانش، مؤمنان و پدر و مادر شایسته و پسندیده است؛ زیرا در اینگونه موارد تواضع با ذلت همراه نیست، اما تواضع در مقابل مستکبران، فرومایگان و یا توانگران به خاطر ثروت و قدرت آنان زشت و نکوهیده است. زمانی که تواضع، انگیزه و جهت غیر الهی داشته باشد، شکل«ذلت»به خود می گیرد و سبب بی مقدار شدن ارزش های والای انسانی شخص می گردد.
به بیان امیر المؤمنان (علیه السلام): «هرکس نزد توانگری رود و به خاطر ثروتش برایش فروتنی کند، دو سوم دینش از میان رفته است.» (6)
منابع:
1)سوره فرقان/آیه 63
2)سوره شعراء/آیه 215
3)اصول کافی،جلد 2،صفحه 101
4)اصول کافی،جلد 2،صفحه 100
5)جامع السعادت،جلد 1،صفحه 395
6)نهج البلاغه،حکمت 228
نویسنده: زهرا محمودیان

 2 نظر

عوامل عزتمندی مومنان

08 تیر 1392 توسط گیلان غرب

برخی از عوامل عزتمندی مؤمنان
در دوران ظهور و حاکمیت عدل گستر جهان،اسباب و عللی که منشاء عزت و اقتدار هستند،در میان آحاد مردم و جامعه اسلامی احیا می شود و در پرتو آنها،عزتمندی و کرامت طلبی،فرهنگ رایج و شایع همه انسان ها در جوامع مختلف خواهد شد.
و عزت مؤمنان در سایه اطاعت خدا و عمل به احکام او به دست خواهد آمد که به شمه ای از آنان می پردازیم:
1. اطاعت الهی
خدای تعالی هر روز می فرماید:«من پروردگار عزیز شما هستم،پس هر که خواهان عزت در دو جهان است، باید که از [خدای] عزیز اطاعت کند…»
و علی (علیه السلام) فرمود:«اذا طلبت العز فاطلبه بالطاعه؛
هر گاه جویای عزت شدی،آن را به وسیله اطاعت [از خدا] بجوی…»
با از بین رفتن کفر و بی ایمانی،زمینه اطاعت و پیروی از دستورات الهی فراهم شده و آحاد مردم همگی موحد و خدا پرست می شوند و در پرتو ایمان و اعتقاد به خداست که عزت و شرافت بر جامعه سایه می افکند؛ چنان که در زمان ظهور چنین خواهد شد.
2. تقوای الهی
[حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)] شما را فرمان می دهد که:«چیزی را شریک او (خدا) نسازید و بر اطاعت او و فرمان برداری از پیامبرش کوشا باشید؛آنچه را قرآن زنده ساخته است،زنده سازید و آنچه را که قرآن در پی نابودی آن است،از میان بردارید؛در راه هدایت مددکار باشید،و در راه تقوا و پرهیزکاری،کمک کار…»
بدیهی است که با اجرای فرمان آن امام همام و رعایت تقوای الهی از سوی مردم،عزت و سربلندی به جامعه اسلامی بر می گردد و مکتب مهدوی،پیام آور شکوه و عزت حقیقی اسلام و مسلمانان می شود.
3. اجتناب از معاصی
یکی دیگر از عوامل عزت،پرهیز از گناه است که در دوران ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحقق خواهد یافت و در نتیجه،عزت و بالندگی معنوی در جامعه آن روز حاکم خواهد شد.
انسان وقتی به جایگاه خود در عالم هستی پی ببرد وعظمت خدا را که هستی بخش همه موجودات است،بشناسد، بی تردید شان و مقام والای خویش را فدای شهرت و گناه نمی سازد و در برابر عظمت الهی نافرمانی و معصیت نمی کند و در نتیجه،چنین افرادی که از معاصی و گناه دوری می کنند،بهره مند از روحی متعالی و عزتی ماندگار خواهند شد.
4. بی نیازی از مردم
در پرتو حاکمیت نظام مقدس مهدوی،استغنا و بی نیازی از مردم فراگیر خواهد شد و در سایه همین بی نیازی است که مردمان آن زمان دارای روحیه عزت و مناعت طبع خواهند شد.
5. فراوانی نعمت
از جمله اموری که به عزت جامعه اسلامی در عرصه دنیا مرتبط است و در زمان ظهور جلوه ای آشکار خواهد داشت،فراوانی نعمت های مادی است.
چون مردمان به دلیل اینکه خداوند با فضل خویش آنها را روزی داده است،بی نیاز شده است.
6. رعایت انصاف
رعایت انصاف میان مردمان،از دیگر عوامل عزت نفس است.
در دوران سبز زندگی؛یعنی در دوران ظهور ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)که بشر حیلت بهاری خود را تجربه خواهد نمود،آن حضرت شرایط را به گونه ای فراهم خواهد کرد که مردم اهل انصاف و رعایت حال همدیگر باشند.
در میان مردم،مهربانی و همدلی برقرار می کند،پس مردمان در پرتو آن،همدیگر را همیاری می کنند…. و بر یکدیگر برتری طلبی ندارند؛بزرگ تر به کوچک تر رحم می کند و کوچک تر به بزرگ تر احترام می گذارد.
سخن را با دعا به درگاه الهی و آرزوی رسیدن به عزت و کرامت راستین در پرتو حکومت جهانی مهدوی که امید هر انسان عزتمند و کرامت خواه است،به پایان می بریم:
«خداوندا!ما از تو دولت ارزشمندی را خواهانیم که با آن،اسلام و اهلش را عزت بخشی و نفاق و اهلش را خوار گردانی و ما را در آن دولت،از دعوت کنندگان به فرمان برداری از خود قرار دهی…»
و اینک ما که باید منتظر حکومت آن حضرت باشیم و در شب تیره به امید صبح روشن چراغی بیافروزیم و با تأسی به فرمایشات ائمه معصومین عزتمند و سرافراز مقدمات عزت و اقتدار شیعیان را در سراسر گیتی رقم بزنیم همان گونه که تا کنون با ایستادگی در برابر استکبار حماسه ها آفریدیم حماسه درحماسه انقلاب اسلامی ایران،غزه، فلسطین،مصر،تونس،لیبی،یمن و انشاءالله زیر سایه پرچم با عزت امام عصر در سراسر گیتی….

برگرفته از سایت های راسخون و تبیان

فاطمه علیمردی

 نظر دهید »

چرا طواف خلاف جهت عقربه های ساعت است.

06 تیر 1392 توسط گیلان غرب

چرا طواف خلاف جهت عقربه های ساعت است.
شاگرد پروفسور حسابی بر اساس علم فیزیک، علت اینکه جهت انجام طواف دور خانه خدا خلاف جهت عقربه های ساعت است را تشریح کرد.

حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی در گفت وگو با فارس گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.

وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد 5 نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود.

این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد.


اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.

وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد.

این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.

 1 نظر

من نماز شب نمی خوانم!!

27 خرداد 1392 توسط گیلان غرب

علت محروميت از شب زنده‌ داري

شايد كمتر مسلماني را بتوان يافت كه ادعّا كند: من آرزوي شب زنده‌داري و مناجات با خدا را ندارم. اگر در طول عمرش، حتّي يك شب هم، اين توفيق عظيم را نيافته، اما اين آرزو هرگز از دلش بيرون نرفته است.

آنهايي كه اهل مطالعه و يا شركت در جلسات مذهبي هستند، همواره خوانده و يا شنيده‌اند كه شب زنده ‌داري و راز و نياز با آفريدگار بي ‌همتا، نشأت و حلاوتي پايدار دارد. امّا بسياري از آنها نيز اين توفيق معنوي را نيافته و يا كمتر يافته‌اند. راستي علّت اين محروميّت بزرگ در چيست؟

مردي از حضرت اميرالمؤمين علي (ع) پرسيد: «يا أميرَالْمُؤْمِنينَ، اِنّي قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةُ بِاللَّيْلِ؟ قالَ: فَقال أميرُالمؤمنينَ (ع): أنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَيَّدَتْكَ ذُنُوبُك».
من از نماز شب محروم شدم.
حضرت فرمود: تو كسي هستي كه گناهان تو مقيّدت نموده است. (يعني تو آزاد نيستي و در قيد و بند گناهانت هستي).

امام صادق (ع) فرمود: «اِنَّ الرَجُلَ يَذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَحْرُمُ صَلاة َاللَّيْلِ وَ اِنَّ الْعَمَلَ السَّيّيءَ اَسْرَعُ في صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِين فِي اللَّحْمِ».
كسي كه مرتكب گناهي شود از نماز شب محروم ميگردد و به درستي كه نفوذ اثر كار ناپسند در انجام دهنده آن از نفوذ چاقو در گوشت سريعتر است».

همان گونه كه كارد در گوشت نفوذ كرده، آن را قطعه قطعه مي‌‏كند، گناه نيز اطاعت را قطعه قطعه مي‌كند. البته گاهى انسان، گناه مي‌‏كند و با كار خير و اطاعت، آن گناه را ترميم مي‌‏كند، ولى اين در صورتى است كه روح ايمانى شخص، قوى و آن گناه، ضعيف باشد، اما در حال عادى براى توده مردم، گناه مانع انجام كار خير مي‌‏شود. در نتيجه خود گناه رشد مي‌‏كند و آنگاه نه تنها بركات معنوى بلكه بركات مادى هم از انسان گرفته مي‌‏شود.

آنچه در قرآن كريم آمده است: «و لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض و لكن كذبوا فاخذناهم بما كانوا يكسبون‏».
اين دو مطلب را به همراه دارد و يك نوع تلازم وجودى و عدمى را بازگو مى‌‏كند، يعنى، بين ايمان و تقوا از يك سو و بين نزول بركات الهى از سوى ديگر، تلازم وجودى و بين ترك تقوا از يك سو و بين قطع رحمت و بركات الهى از سوى ديگر تلازم عدمى برقرار است.

امام صادق (ع) مي‌‏فرمايد: «ما من سنة اقل مطرا من سنة ولكن الله تعالى يضعه حيث‏يشاء، ان الله تعالى اذا عمل قوم بالمعاصي، صرف عنهم ما كان قدره لهم من المطر في تلك السنة الى غيرهم و الى الفيافي و البحار و الجبال…».
خداوند هر سال باران را به اندازه لازم مي ‌‏فرستد، ولى اگر مردم سرزمينى، تبهكار باشند، دستور مي‌‏دهد كه اين باران در مناطقى فرو بريزد كه به حال آنها سودمند نباشد.
باري، توفيق شب زنده ‌داري و با شبروان هم سفر شدن، و با شب آفرين سخن گفتن، نصيب گنه كاران روز نخواهد بود.
كسي كه در روز؛ چشمانش به گناه آلوده است، شب سعادت اشك ريختن در كنار سجّاده را ندارد.
كسي كه در روز؛ زبانش به تبهكاري باز شد، شب به ياد حق، و به زمزمه حقّ گويا نخواهد بود.

گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض *** ورنه هر سنگ و گِلي، لؤلؤ و مرجان نشود

ممكن نيست كه سيه دلِ روز، شب زنده‌ دار سحر باشد.
ممكن نيست كه تبهكار روز، پارساي شب باشد.
ما بندگان غفلت زده و اسير هواهاي شيطاني، از نشأت شب زنده‌‌داري و حلاوت سِحر انگيز تلاوت قرآن در نيمه‌هاي شب، تنها نامي شنيده‌ايم و بس. ما در آغاز هيچ شبي، شايد در اين انديشه نبوده‌ايم كه مقدّماتي را فراهم نماييم تا در نيمه‌هاي شب، از بستر خود جدا شده، و دست نيازي بسوي تو دراز كنيم. و به همين خاطر، هرگز آن حلاوت رؤيايي را نچشيده و آن نشأت معنوي را درك نكرده‌ايم.
اي پروردگار مهربان! ما آن حديث قدسي را شنيده‌ايم كه به موسي بن عمران، خطاب فرمودي كه: «اي پسر عمران! دروغ مي‌گويد كسي كه مي‌پندارد مرا دوست دارد، و آنگاه كه تاريكي شب همه جا را فرا مي‌گيرد، مي‌خوابد و مرا از ياد مي‌برد. آيا هر دوست و دلداده‌اي در پي خلوت با محبوب خود نيست».
باري نماز شب، و شب زنده‌ داري در برابر حضرت حق، توفيقى مي‌‏خواهد كه آنرا هم بايد از خدا طلبيد.

گاهى گناهان و دروغهايي كه در روز از زبانمان جاري مي‌شود، سبب محروميتمان از نماز شب مي‌گردد و شيرينى عبادت و نيايش، را در دل شب از انسان مي‌گيرد.

در حديث است:
«ان الرجل ليكذب الكذبة فيحرم بها عن صلاة الليل‏»
گاهى كسى دروغ مي‌‏گويد، و به همين سبب از نماز شب ‏محروم مي‌‏شود.

مردى نزد على امير مؤ منان (ع) آمد و عرض كرد، من از نماز شب محروم شدم، على (ع) فرمود: «انت رجل قد قيدتك ذنوبك».
تو كسى هستى كه گناهانت تو را به بند كشيده است.
توسّل به اهل بيت (عليهم السلام) برای توفیق نماز شب خواندن
براي اينكه سحر خيزان بتوانند از مبدا فيض بيشتر و بهتر بهره بگيرند به دستور حضرت حقّ بايد خاندان رسالت را واسطه قرار دهند كه فرموده است: «وَابْتَغو اِليهِ الوَسيلةِ»
و از طرفي عبادت عابدان مقبول حضرت باري تعالي نمي‌گردد. مگر با داشتن ولايت و محبّت خاندان رسالت كه در زيارت «جامعه كبيره» مي‌خوانيم: «بِمُوالاتِكُم تُقْبَلُ الطّاعةُ المُفتَرِضَه».
به سبب ولايت و دوستي شما اعمال واجب و مستحب مقبول درگاه احديّت مي‌گردد.

امام صادق (ع) فرمودند: هنگاميكه خواستي به نماز شب بايستي بگو: بار خدايا من به وسيله پيامبرت كه نبي رحمت است و به وساطت خاندان پيامبر، رو به سوي تو مي‌آورم و آنان را پيشاپيش حوائجم مقّدم مي‌دارم. خداوندا مرا به حرمت آن پاكان آبرومند در دنيا و آخرت، از مقرّبين درگاهات قرار بده.
بار پروردگارا، به عظمت آنان بر من ترحّم فرما، و به احترام آنان عذابم مفرما، و به سبب آنان هدايتم كن و گمراهم نفرما، و به بركت آنان رزقم داده و محرومم مگردان، و حوايج دنيا و آخرتم را برآور، چه آنكه تو بر هر چيز توانايي و به چيز دانا.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند *** اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند

در مورد آثار و برکات نماز شب در دنيا و آخرت فکر کنم موضوع برای همه روشن شده باشد. اما مشکلی وجود دارد که اکثرا از آن گله دارند و آن هم توفيق نيافتن برای بيدار شدن و خواندن نماز شب است و يا حتی عده‌ای از اينکه نماز شبشان دارای حس و حال نيست شکايت دارند حال می‌خواهيم جواب اين مشکلات را از هاديان الهی که امامان معصومند بپرسيم.

امام صادق (ع) می‌فرمايد: چون مرد گناه کند، از نماز شب محروم گردد و عمل زشت، از چاقويی که در گوشت فرو رود، سريعتر در کسی که مرتکب آن شده، فرو ميرود.

همچنين روايت شده که شخصی نزد سلمان فارسی آمد و گفت: من توان آن را ندارم که در شب نماز به جای آورم. سلمان گفت: در روز گناه مکن.

امام صادق (ع) فرمود: «اَبْغَضُ الْخَلْقِ اِلَي اللهِ جيفَهٌ بِاللَّيْلِ بَطّالٌ بِالنّهارِ».
مبغوض ‌ترين مردم نزد خداوند سبحان، كسي است كه شب، مانند مرده به خواب مي‌رود (و يكسره تا صبح مي‌خوابد) و روز بيكار است».

گوهر پاک ببايد که شود قابل فيض *** ورنه هر سنگ گلی لولو و مرجان نشود

تنبلي و وسوسه شيطان براي نماز شب
رسول خدا (ص) فرمود: «اِسْتَعينُوا بِطَعامِ السَّحُرِ عَلي صِيامِ النَّهارِ وِ بِالْقَيْلُولَةِ عَلي قِيامِ اللَّيْلِ، وَ ما نامَ اللَّيْلَ كُلَّهُ اَحَدٌ اِلاّ بالَ الشَّيْطانُ في اُذُنَيْهِ وَ جاءَ يَوْمَ الْقِيامَة ِمُفْلِساً وَ ما مِنْ اَحَدٍ اِلاّ وَ لَهُ مَلَكٌ يُوقِظُهُ مِنْ نَوْمِهِ كُلَّ لَيْلَهٍ مَرَّتَيْنِ يَقُولُ يا عَبْدَاللهِ! اُقْعُدْ مُتََذَكِّراً رَبَّكَ، فَفِي الثّالِثَهِ اِنْ لَمْ يَنْتَبِه يَبُولُ الشَّيْطانُ في اُذُنِهِ».
با غذا خوردن در سحر براي روزه گرفتن نيرو بگيريد و با خواب قيلوله (در روز) براي نماز شب ياري بجوييد؛ هيچ كس تمام شب را نمي‌خوابد (و براي نماز شب بر نمي‌خيزد) مگر اينكه شيطان او را وسوسه كرده است و كسي كه در شب براي نماز برنخيزد، روز قيامت، فقير محشور مي‌شود و هيچ كسي نيست مگر اينكه فرشته‌اي دارد كه در هر شب‌، دو بار او را بيدار مي‌كند و مي‌گويد: اي بنده خدا! براي نماز و ياد پروردگارت برخيز، و اگر در دفعه سوم بيدار نشود، شيطان در گوشش بول مي‌كند شيطان او را فريب مي‌دهد و از فيض بزرگ و ثواب نماز محروم مي‌سازد).

در مفاتيح الجنان آمده است كه: ابن ابى جمهور از رسول خدا (ص) نقل كرده كه آن حضرت روزى به اصحاب خود فرمود كه هرگاه كسى خوابيده شيطان بر پشت سر او سه گره مى‌زند، و بر هر گره‌اى گويد عليك ليل طويل فارقد يعنى شب دراز است بخواب، پس هرگاه بيدار شد و ذكر خدا نمود يك گره باز شود و اگر وضوء گرفت گره ديگر گشوده شود و اگر نماز خواند گره ديگر باز شود آنگاه داخل صبح شود با نشاط و پاكيزه نفس وگرنه در حالى صبح مى‌كند كه خبيث النفس است و با كسالت است و اين روايت در كتابهاى اهل سنت نيز ذكر شده است.

روايت دوم: قطب راوندى روايت كرده كه: حضرت عيسى (ع) مادر خود حضرت مريم (ع) را پس از مردنش صدا زد و گفت: مادر با من تكلم كن، آيا مى‌خواهى بدنيا برگردى؟ مادرش گفت: بلى دوست دارم به دنيا برگردم براى نمازگزاران در شبهاى بسيار سرد و روزه گرفتن در روزهاى بسيار گرم، اى پسر جان اين راه بيمناك است.

گردآورنده: منتظر

 9 نظر

تاثیر نماز بر کاهش بیماری های قلبی و مغزی

27 خرداد 1392 توسط گیلان غرب

تاثیر نماز بر کاهش بیماری های قلبی و مغزی

«سکته قلبی» شایع ترین علت مرگ و میر در جهان به ویژه ممالک صنعتی است.(1) این شیوع بالا در کشور ما نیز صدق می کند.
به علاوه که سکته مغزی که به عللی تقریباً مشابه سکته قلبی ایجاد می شود، نیز عامل مهم در مرگ و بروز ضایعات متعدد روانی و جسمی،در ممالک مختلف به حساب می آید.
هر چند که عوامل متعدد و گوناگونی به عنوان علل ایجاد کننده «سکته» شناسایی شده اند،اما در این میان تاثیر روان بر ایجاد هر کدام از آن علل،منجر به این شده است که امروزه سکته ها را به عنوان قسمتی از اختلالات روان تنی (بیماری هایی که بر اثر تاثیر روان بر جسم ایجاد می شوند) بشناسیم.
مطالعات دانشمندان و مطالعات تکمیلی پزشکان در سال های اخیر،این فرضیه را مسلم کرده است که بین نوع شخصیت افراد و بروز سکته قلبی و مغزی رابطه تنگاتنگی وجود دارد.
به علاوه این نکته مشخص است که استرس های مداوم و طولانی با ایجاد شرایط خاص،در رگ های خون دهنده به قلب و مغز،زمینه را برای بروز سکته در این اعضا مساعد می سازد.در این باره، بسیاری از مؤلفان گزارش داده اند که در موارد بسیاری،فشار های شدید حرفه ای، نگرانی های خانوادگی یا مالی،افسردگی و خستگی قبل از بروز سکته قلبی وجود داشته است.
این مؤلفان نشان داده اند که سطح کلسترول در خون افرادی که تحت فشار فکری هستند،بالا می رود و احتمال تشکیل لخته های خونی در رگ های قلب را که منجر به بروز سکته می شود،افزایش می دهد.

برخی متخصصان نیز یکی از مهم ترین عوامل منجر به سکته مغزی را تنی هیجانی که در پاسخ به گرفتاری ها، کشمکش های روانی و استرس ها به وجود می آید،ذکر کرده اند.
تنش های هیجانی که در پاسخ به گرفتاری ها،کشمکش های روانی و استرس ها به وجود می آید،ذکر کرده اند.(2)
بر این اساس حتی برای درمان مبتلا یان به سکته که جان سالم به درمی برند، علاوه بر درمان های طبی مختلف،استفاده از داروهای روانپزشکی و حتی روان درمانی و رفتار درمانی نیز توصیه می شود. (3)
توجه به این نکته مهم است که هر عاملی که سبب تخفیف استرس ها و ایجاد امنیت روانی در شخص شود و هر عاملی که بتواند در برقرار کردن شخصیت متعادل در افراد مؤثر واقع شود، می تواند تاثیر چشمگیری بر کاهش میزان سکته های قلبی و مغزی بگذارد.«نماز» به عنوان سر چشمه درک و شناخت انسان از خویش و خالق خود،با ایجاد ثبات در شخصیت و ایمنی بخشی در مقابل استرس ها،خطر ابتلا به سکته های قلبی و مغزی را به شدت کاهش می دهد.
برخی دانشمندان در مجموعه نوشتار های خود از احساس امنیت روانی که بر اثر نماز برای انسان حاصل می شود و نقش حفاظتی که نماز در مقابل اضطراب ها و استرس های حاد و مزمن زندگی ایفا می کند،سخن گفته اند و همواره راجع به تاثیر نماز بر پیشگیری از اختلالات شخصیتی و راه هایی که نماز از آن طریق شخصیتی با ثبات و متعادل برای انسان ایجاد می کند،سخن گفته اند.
با توجه به تحقیقات انجام شده و نظر به اینکه اثبات شده در بروز سکته های قلبی و مغزی،علاوه بر نوع شخصیت افراد،استرس های حاد و مزمن زندگی نیز نقش مؤثری دارند،می توانیم به این نکته درخشان دست یابیم که عبادت،راز و نیاز و برخورداری انسان از معنویت،به او ثبات شخصیت می بخشد و افزایش ایمنی در مقابل استرس ها را موجب می شود.از این رو خطر ابتلا به سکته های مغزی و قلبی به شدت کاهش می یابد و سلامت جسمی در پرتو سلامت روح و روان به آرامش نزدیک می شود.
منابع:
1. ترجمه مبانی طب سیسیل،بیماری های قلب و عروق
2. روانپزشکی لینفورد-ترجمه زیر نظر دکتر عظیم وهاب زاده،صفحه 173
3. ترجمه سیناپس روانپزشکی کاپلان،سادوک،جلد 3،صفحه203

گردآورنده: فاطمه علی مردی

 نظر دهید »
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه علمیه الزهراء گیلان غرب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • شناخت بهایت
  • فاطمیه
  • کتابشناسی
  • شهدا
  • رهبرم سیدعلی
  • مهدویت
  • وهابیت
  • پاورپوینتهای زیبا و جذادب
  • عشق بازی ...
  • فراخوان مسابقات
  • زن گوهر آفرینش
  • طب اسلامی
  • انتخابات ریاست جمهوری92
  • وضعیت سفید نیست.
  • صهیونیزم؛ دشمن نامرئی جهان
  • شکر منعم
  • جاهلستان
  • پاورپوینتهای آثار شهید مطهری
  • عرفان واقعی
  • داستانهای عارفانه در آثار علامه حسن زاده
  • امام موسی صدر
  • کوثر ایران
  • امام رئوف
  • تلنگر
  • خاطرات تبلیغ
  • حضرت امام خمینی(ره)
  • ذکر ایام
  • خلوت دل
  • کرامات
  • پاسخ به شبهات عاشورا
  • خلاقیت های رزمندگان
  • اخبار
  • برکات تلاوت آیت الکرسی
  • نظر دانشمندان غیر مسلمان در باره قیام امام حسین(ع)
  • دانشنامه عاشورا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
اوقات شرعی

مدرسه علمیه الزهراء گیلان غرب

کد صلوات شمار برای وبلاگ
Susa Web Tools
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس