سزای جسارت و توهین
سزای جسارت و توهین
در کتاب «بحارالأنوار» آمده است:
مردی به دروغ ادعا کرد که امام حسن علیهالسلام مبلغ هزار دینار به وی بدهکار است، در حالی که امام حسن علیهالسلام مدیون او نبود. آنان در پی این مرافعه نزد شریح قاضی رفتند، شریح قاضی به امام حسن علیهالسلام عرض کرد؛ آیا سوگند میخوری؟
حضرت فرمود: اگر این شخص (مدعی) سوگند بخورد من آن مبلغ را به او پرداخت خواهم کرد.
شریح به آن مرد گفت: این گونه سوگند بخور و بگو: به حق خدائی که جز او معبودی نیست و دانای پنهان و آشکار است.
امام حسن علیهالسلام فرمود: من چنین سوگندی را نگفتم، بلکه بگو: سوگند به خدا؛ من از تو این مبلغ را طلبکارم و هزار دینار را بگیر.
آن شخص سوگند خورد و دینارها را گرفت، وقتی خواست از جایش برخیزد بر زمین افتاد و فورا مرد.
حاضرین از نحوهی سوگند خوردن، از امام حسن علیهالسلام پرسیدند: که چرا به همان سوگند اولی حاضر نشدند؟ آن حضرت فرمود:
خشیت أنه لو تکلم بالتوحید، یغفر یمینه ببرکة التوحید و یحجب عنه عقوبة یمینه.
قسم اولی دارای اقرار توحید و یگانگی خداوند بود، میترسیدم اگر آن سوگند را بگوید، به برکت توحید، خداوند دروغ او را ببخشد، و از سزای کیفر دروغش بگذرد. 1
پی نوشت ها:
[1] بحارالأنوار: 43 / 327.