زمینه سازی برای توبه
زمينه سازى براى توبه
و بالجمله؛ يلزم أن يكون الندم و التضرع و الابتهال و البكاء فى التوبه كماً و كيفاً مناسباً لعظمه الذنب و كثرته و الأولى أن يدعوا الله عند استغفاره بأسمائه و صفاته التى تناسب مقام التوبه بل يناسب ذنبه الذى منه التوبه ان كانت من الذنب المخصوص و ان يكون من الحال و الهيئه و اللباس و الحركات على ما هو أجلب للرحمه و العطوفه من اظهار الملق و الاستكانه و المخافه و يدخل من الأبواب التى يليق بحاله أن يدخل منها.
به هر حال، لازم است كه پشيمانى و تضرع و ناله و گريه از نظر كمى و كيفى با بزرگى و زيادى گناهش تناسب داشته باشد و بهتر آن است كه هنگام استغفارش، خدا را با نامها و صفات مناسب مورد توبه بخواند بلكه اگر توبهاش از گناه ويژهاى است خدا را با اسماء و صفات مخصوص كه با آن گناه مناسب باشد بخواند و بايد حال و شكل و لباس و حركات اعضا طورى باشد كه هرچه بيشتر و بهتر رحمت و عطوفت الهى را به خودش متوجه سازد و جلب نمايد؛ از جمله آنهاست: چاپلوسى و اظهار بيچارگى و ترس از عذاب الهى. (خلاصه اينكه) از درهايى كه لايق و مناسب حال اوست وارد شود (و با خدا مناجات نمايد).
پس هر طور است كه از يك درى از درهاى رحمت الهى كه مناسب حالش است داخل بشود، اگر از هيچيك از درها نتواند داخل بشود لامحاله از در عدم يأس - كه در ابليس است - داخل بشود و عرض بكند:
يا من أجاب لأبغض خلقه ابليس حيث استنظره لا تحرمنى من اجابتك.
اى كسى كه مبغوضترين خلقش - كه ابليس است - هنگامى كه از او مهلت خواست (خواسته او برآورده شد و تا روز قيامت به او مهلت دادى) اينك مرا از اجابت خود محروم مفرما!
و بالجمله؛ اين را بداند كه در توبه - مادامى كه مرگ را معاينه نبيند - باز است اگرچه گناهش در وصف نيايد.
و اين را هم بداند كه يأس از رحمت الهى، بدترين گناهان است و از آن، بالاتر گناهى را سراغ نداريم؛ جسارت میكنم و عرض میكنم: به يك جهت، يأس از رحمت الهى، از كشتن انبياء (عليهم السلام) بدتر است!
خلاصه؛ اين هم از اهميات است كه بايد سالك بداند كه شيطان همه همتش اين است كه انسان را در هر حال كه هست از راه خدا منع نمايد و اگر از راههاى معمولى هواى نفس نتوانست برگرداند آن وقت از طرق مموهه(62) شرع و عقل مىآيد و اگر از اينها هم نتوانست غلبه نمايد، مىگويد: امر تو گذشته است، تو نمىتوانى توبه حقيقى بكنى، توبه حقيقى شرايط دارد، تو كجا عمل به شرايط توبه حقيقى كجا؟! و اگر به شرايطش عمل نكنى، توبه نكردن بهتر از توبه دروغى است؛ علاوه بر اين، مىگويد كه تو آنقدر گناه كردهاى كه از قابليت و سعادت قبولى توبه و توفيق توبه افتاده اى!
و اگر سالك اين حرفهاى او را قبول بكند، مادامى كه قبول كرده است مغلوب شده، آن شيطان ملعون مقصودش را به دست آورده؛ و اگر اين حرفهاى او را جواب داد و رد كرد و گفت: كه اولاً: رحمت الهى را كه میتواند تخيل بكند، رحمت او، رحمتى است كه تو را مأيوس نكرد و دعايت را مستجاب نمود؛ ثانياً: من اگر توبه حقيقى كامل نتوانم بكنم آن مقدارى كه توانستم بكنم، میكنم؛ لعل(63) خداوند مهربان به جهت همين مقدار توبه كه كردم، توفيق بالاتر آن را بدهد، يك مقدار كاملتر توبه بكنم، و آن را كه كردم، باز توفيق بالاتر را میدهد تا مرا به توبه كامل میرساند؛ چنانكه عاده الله به همين جارى شده است و اگر قول تو را قبول بكنم كه هلاك قطعى است و ابداً نجات نيست و همين مأيوسى، خودش از گناهان كبيره موبقه است كه لعل سبب بشود به تعجيل عذاب و سبب زيادتى عذاب و خسران دنيا و آخرت بشود.
پی نوشت:
62)تحريف شفه، پنهان شده.
63)لعل: شايد.
منبع:
رساله لقاء الله، عارف كامل ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى (رحمه الله عليه)