شاخصه های عرفان از دیدگاه امام خمینی (قدس سره)
11. نگاه ابزاری به علم عرفان
برخی از صاحبان علوم، اولا فقط به علم خود می نگرند و برای علوم دیگر، یا ارزشی نمی نهند و یا بهای کمتری قائلند و ثانیا نگاه ابزاری به آن علم ندارند و به نوعی آن را هدف و همه چیز خود می دانند . امام خمینی قدس سره معتقد بود هر علمی اگر به عنوان هدف تلقی شود، انسان را از مسیر منحرف می کند و چه بسا او را به جهنم روانه کند . امام در این باره می فرماید:
گاهی علم توحید انسان را به جهنم می فرستد . گاهی علم عرفان انسان را به جهنم می رساند . گاهی علم فقه انسان را به جهنم می فرستد . گاهی علم اخلاق انسان را به جهنم می فرستد . با علم درست نمی شود، تزکیه می خواهد . (30)
ابن سینا نکته ای عمیق را در علم آموزی عرفان یادآوری می نماید و می گوید: اگر کسی عرفان را برای عرفان بیاموزد، مشرک است، زیرا دو چیز مورد نظر اوست: یکی خدا و دیگری خود عرفان . (31) و این با غرضی که عارف دنبال می کند، سازگاری ندارد . البته ابزاری بودن هر علمی دارای شدت و ضعف است و باید از این جهت حرمت همه حفظ شود . از باب نمونه، علم فقه، بخشی از خواسته های انسان را تامین می کند و او را از وادی تحیر در مقام عمل نجات می دهد، لذا به اندازه رتبه و منزلت آن علم باید به آن بها داد و نباید علم را منحصر در فقه دانست و یا علم اخلاق و عرفان و فلسفه و علوم دیگر که هرکدام به آن اندازه ای که در ترقی و تعالی انسان نقش دارد، باید مورد توجه قرار گیرد .
حضرت امام قدس سره توجه به ابزاری بودن این علوم را همواره گوشزد می نمود، زیرا اگر چنین نگاهی نسبت به این علوم نباشد و بلکه به عنوان هدف و مطلوب بالذات قرار گیرد، همه رهزن و حجاب خواهد بود . حضرت امام قدس سره در مورد پرهیز از حجاب علم، خصوصا فلسفه، خطاب به بعضی از نزدیکانش، راه نمایی ها و هشدارهایی در قالب شعر دارد که مروری بر آن خالی از لطف نیست:
فاطی که به علم فلسفه می نازد بر علم دگر، به آشکارا تازد
ترسم که در این حجاب اکبر، آخر غافل شود و هستی خود را بازد (32)
هر کجا که خدا حضور داشته باشد، نورانیت دارد و هر کجا که غفلت از او جایگزین حضور گردد، ظلمت است، گرچه کلاس درس توحید باشد:
فاطی که فنون فلسفه می خواند از فلسفه فاء و لام و سین می داند
امید من آن است که با نور خدا خود را ز حجاب فلسفه برهاند (33)
و در جای دیگر می فرماید:
فصلی بگشا که وصف رویت باشد آغازگر طره مویت باشد
طومار علوم فلسفه در هم پیچ یارا نظری که ره به سویت باشد (34)
4 .نتیجه
جاذبه عرفانی یکی از اصیل ترین کشش های درونی و گرایش های فطری و مقدس انسان است که به هیچ رو قابل انکار یا درخور سهل انگاری نیست . این گرایش در دنیای پست مدرن امروز بطور مضاعف تشدید شده است . باید گفت: عرفای گذشته در پاسخ به این ندای درونی، راههایی را ارائه کردند که در عین ارزشمند بودن، نقایص و ضعف های غیر قابل اغماضی داشت . عارف نمایان و عرفان فروشان نیز با سوءاستفاده از تقدس عرفان ناب، خلق خدا را به اشتباه انداختند . امروزه گرایش های عرفانی نه تنها در ایران اسلامی; بلکه در سرتاسر دنیا به صورت گسترده تر به چشم می خورد . چه بسیار بودند و هستند تشنگان معنویت که در این وادی تیه از پا درآمدند و یا حیران بسر می برند .
امام خمینی که احیاگر اسلام ناب - با تمام تعلیمات و آموزش های متعالی اش - بود، با استفاده از معارف مکتب اهل بیت عرفان را نیز در عرصه نظر و عمل از اوهام زدود . او عرفان اصیل اسلامی را زنده کرد و با ارائه عرفان بی پیرایه و خالص، قلب های بسیاری را متوجه این حقیقت نمود . امام به برکت این عرفان زنده و پویا، مردان و زنانی را تربیت کرد که حاضر بودند در راه خدا از همه چیز خود مایه بگذارند .
جامعه انسانی محتاج عرفانی است که آن پیر سفرکرده به ما آموخت . شناساندن این عرفان خصوصا به نسل جوان و معنویت جو و عرضه آن به جهان تشنه معنویت، گامی است در جهت تحقق تمدن بزرگ اسلامی و آشناکردن جهانیان با خدای دلپذیر . والله رئوف بالعباد .
پی نوشت ها
30.امام خمینی: کلمات قصار; پندها و حکمت ها، پیشین، ص 67 .
31.ابن سینا: الاشارات و التبیهات، الجزء الثالث، النمط التاسع، الفصل العشرون .
32.امام خمینی: دیوان امام، پیشین، ص 205 .
33.همان، ص 209 .
34.همان، ص 205 .
منبع:
http://www.hawzah.net