مدرسه علمیه الزهراء گیلان غرب

دعای عظم البلا

تندیس زن قهرمان + عکس

11 مهر 1392 توسط گیلان غرب

تندیس خانم فرنگیس حیدرپور:

ایشان در جنگ تحمیلی با تبر یک سرباز عراقی را کشته و دیگری را اسیر نمود.

این خانم هم اکنون در قید حیات و در گیلانغرب ساکن می باشد.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 4 نظر

موضوعات: شهدا لینک ثابت

نظر از: ذره و آفتاب [عضو] 

سلام. احسنت بر زنان غیور این مملکت.
ان شاءالله عمر بابرکت و باعزت داشته باشند.

1392/07/17 @ 12:27
نظر از: مرادی [عضو] 

سلام

موفق باشید

التماس دعا

اللهم عجل لولیک الفرج

1392/07/14 @ 14:42
نظر از: عبدالعظیم حسنی (ع) [عضو] 

سلام دوست عزیز
یادمه وقتی حضرت آقا به گیلانغرب سفر کرده بودند این زن قهرمان توفیق پیدا کردند که با ایشان دیدار کنند … و واقعا باید تحسین کرد شجاعت بی نظیر این زن را …

یاد سفر دو سال پیشم به گیلانغرب افتادم …
مستدام باشید

1392/07/13 @ 18:39
نظر از: حيدري [عضو] 

سلام
مطلب جالبی بود
فرصت کردید این مطلب را هم بخوانید
نيل به شناخت خدا ودستيابي به زندگي عرفاني همواره يكي از مهمترين دغدغه هاي مهم انسانهاي پاك و خداجو بوده است. يكي از بهترين راهها، براي نيل به مقامات عرفاني پيروي از عارفان ِ راستين و بندگان ِحقيقي خداوند است. بی تردید کاملترین و صحیح ترین راه برای شناخت خدا پیروی از رسولان حقیقت و پیامبران الهی است. چه اینکه ایشان از سوی خدا آمده اند و ایزد متعال ایشان را شایسته راهبری معنوی بندگان خویش دانسته است. آنان به یاری خدا از شاهراه های هدایت و خداشناسی به خوبی آگاه هستند.
جانشینان ِراستین ِپیامبران، یعنی اوصیاء الهی نیز در امتداد راه ایشان، هدایت بندگان را عهده دار شده اند. آنانكه شارح و مبيّن كتاب خدا و ترجمان وحي هستند.
در هندسه اندیشه شیعی، ائمه اطهار علیهم السلام اقطاب حقیقی و ابدال بی بدیلی هستند که بالاترین مراحل عرفان را پس از حضرت ختمی مرتبت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به عنایت ویژه حقتعالی پیموده اند و نایل به لقاء الهی شده و در شمار واصلان محبوب هستند. آنان بیش از هرکس دیگر در هدایت طالبان راه ِحق و حقیقت توانمندند.
عُنوان بصري ـ هرچند دير هنگام ـ اين مهم را يافته بود و خاضعانه بر نشان جويي از حقيقت نزد امام ششم رفته واز حقيقت مي پرسد و امام به او مي آموزد كه درك فقر ذاتي، واگذاري امور به خدا و پرداختن به تكاليف سه مرحله در دستيابي به حقيقت عبوديت است. و اگر كسي به اين سه مرحله رسيد از فوايد ارزشمند آن بهره مند خواهد شد ولي بداند كه تازه در ابتداي راه است چراكه اين مرحله نخستين درجه متقين است.
از روایت عُنوان بَصری و سیره اهلبیت علیهم السلام به دست می آید، که معصومان در متن جامعه و با عموم اجتماع به زندگی عادی خویش می پرداختند و از انزوا یا چله نشینی های متداول برخی از مکتب های عرفانی بشری به دور بوده اند. هر چند اهلبیت علیهم السلام نیز به اذکار و اوراد پایبند بوده اند ولی حضور چشمگیرشان در عرصه های زندگی اعم از مظاهر اجتماعی و یا برخوردهای سیاسی، همیشگی و پر ظهور بوده است . نا خوشنودی دشمنان و کینه توزی همیشگی آنان و سرانجام ترور امامان شیعه خود دلیل آشکاری است بر عدم گوشه گیری، زهد فروشی و مرید پروری ایشان.
حقتعالی بر ما منت گذاشت که نمونه ای از عارفان پیرو اهلبیت را در عصر حاضر زیارت کنیم. خداوند می خواست به جهانیان نشان دهد که انسان می تواند با تهذیب نفس، آنچنان خود ساخته شود که هیچ چیز غیر از خدا برایش جلوه نداشته باشد: « رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند ».
این قلم بر این باور است که راهبری های عالمانه نظام اسلامی ما از یک سو و قطع شدن دست اجانب از سوی دیگر، بیش از آنکه مرهون خِرَد حضرت امام بوده باشد مدیون عرفان آن پیر طریقت و شریعت بوده است. شخصیت عرفانی و کم نظیر امام خمینی الگویی است تابناک و همیشه درخشان در فرا روی جوانان و سالکان طریقت، چه اینکه او توانست سیر الی الله را همراه با خلق نیز تجربه کند و نشان دهد که می توان عالی ترین مقامات دنیوی را داشت ولی ذره ای جذب دنیا و ما فیها نشد. امام که خود پرورش یافته مکتب بی بدیل اهلبیت علیهم السلام است به فرزند خویش مرحوم حاج سید احمد خمینی می نویسد:
«… آنچه گفتم بدان معنا نیست که خود را از خدمت به جامعه کنار کشی و گوشه گیر و کَلّ ِ بر خلق الله باشی که این از صفات جاهلان متنسّک است یا درویشان دکان دار. سیرة انبیاء عظام، صلی الله علی نبینا و علیهم اجمعین و ائمه اطهار علیهم السلام که سر آمد عارفان بالله و رستگان از هر قید و بند و وابستگان به ساحت الهی در قیام به همة قوا علیه حکومتهای طاغوتی و فرعونهای زمان بوده و در اجراء عدالت در جهان رنجها برده و کوششها کرده اند، به ما درسها می دهد و اگر چشم بینا و گوش شنوا داشته باشیم راه گشایمان خواهد بود(من اصبح ولم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم). پسرم ! نه گوشه گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حقّ است و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت، شاهد گسستن از حقّ. میزان در اعمال، انگیزه های آنها است. چه بسا عابد و زاهدی که گرفتار دام ابلیس است و آن دام گستر، با آنچه مناسب او است چون خود بینی و خود خواهی و غرور و عُجب و بزرگ بینی و تحقیر خلق الله و شرک خفیّ و امثال آنها، او را از حقّ دور و به شرک می کشاند. وچه بسا متصدّی امور حکومت که با انگیزة الهی به معدن قرب حقّ نائل می شود، چون داود نبی و سلیمان پیامبر علیهما السلام و بالاتر و والاتر چون نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، و خلیفة بر حقّش علی بن ابی طالب علیه السلام، و چون حضرت مهدی ارواحنا لمقدمه الفداء در عصر حکومت جهانیش. پس میزان ِ عرفان و حرمان، انگیزه است

موفق باشید


الحاقیات:
  • 4.jpg - ضمیمه یافت نشد!
1392/07/11 @ 13:17


فرم در حال بارگذاری ...