با داغ کربلای شما آتشم زدند
06 آبان 1392 توسط گیلان غرب
این اشکها به پای شما آتشم زدند
شکرخدا برای شما آتشم زدند
من جبرئیل سوخته بالم، نگاه کن!
معراج چشمهای شما آتشم زدند
سر تا به پا خلیل گلستاننشین شدم
هر جا که در عزای شما آتشم زدند
از آن طرف مدینه و هیزم، از این طرف
با داغ کربلای شما آتشم زدند
بردند روی نیزه دلم را و بعد از آن
یک عمر در هوای شما آتشم زدند
گفتم کجاست خانه خورشید شعلهور
گفتند بوریای شما، آتشم زدند
دیروز عصر تعزیهخوانهای شهر ما
همراه خیمههای شما آتشم زدند
امروز نیز، نیر و عمان و محتشم
با شعر در رثای شما، آتشم زدند
سید حمید رضا برقعی