استقامت و توجه دائمی
َدستورالعمل قرآن برای سلوک عرفانی
دستور چهارم:استقامت و توجه دائمی
سیر و سلوک در عین حال که امر بسیار واجبی است اما بسیار مشکل هم است.1 قرآن شریف می فرماید اگر می خواهی به مطلوب برسی باید حرکت دائمی داشته باشی. این راه حرکت میخواهد، اما حرکت باید “سبح طویل” باشد، حرکت همیشگی، حرکت در پیچ و خم ها، حرکت در ظلمت ها. و چه تعبیر زیبایی در روایت آمده است که: حرکت در راهی است که از مو باریکتر، از شمشیر برنده تر و از آتش سوزنده تر است.باید شوقی باشد که بتواند در این مسیر حرکت کند. باید اراده ای باشد که آتش و برندگی این راه، برای او اهمیت نداشته باشد.2
اگر ما برای سیر و سلوک چیزی نداشتیم جز همین قدم اول، که عرض کردم، قدم اول مقدم است، بس است که بگوییم راه مشکل است. بگوییم از شمشیر برنده تر، از آتش سوزنده تر و از مو باریکتر است. کجا انسان میتواند به این زودی ها به مقام اتصال الی الله برسد؛ در وقت حرکت هیچ چیز و هیچ کس در دلش نباشد جز خدا. حالت دائمی اش به این زودی ها ممکن نیست. باید از یغظه به توبه، از توبه به تقوی، ازتقوا به تخلیه، تا برسد به تجلیه، لقاء و فناء تا این حالت دائمی برای او پیدا شود. تازه آن وقت هم نمی دانیم دائمیست یا خیر.اما بالاخره می توان ادعا کرد که توجه دائمی و دوام توجه آن وقت پیدا بشود.در سیر و سلوک آن وقت که میخواهیم حرکت کنیم به سوی خدا باید مصداق “فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی” باشیم.3
از قرآن و روایات به خوبی استفاده میکنیم، که قبل از این وجود، ما وجود روحی داشتیم، عالم ازل و ذر. ولو ما نتوانیم آنرا درک کنیم. این عالم از، از متشابهات و قضایای مجمله در اسلام می باشد اما قرآن در کمال صراحت به ما میگوید که عالم ذر بوده است. این ارواح ما قبل از این عالم ، موجود بوده اند و در آنجا رابطه با خدا بوده است. در آنجا خطاب “الست بربکم” و “قالوا بلی"4 بوده است، تکلم خدا با ما و حرف زدن ما با خدا. در آنجا خطاب “الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبد شیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم"5 بوده است آنجا معاهده بوده است.6
آمدن به این دنیا و بازگشت به همان جایی که بودیم، برای کمال و سیر کمالی است.7 خدا باید به فریاد برسد، اما باید بگوییم، در این راه (نصرت خدا هم هست) “ولو کان حقا علینا نصر المومنین"8 هم هست اگر ما با خدا باشیم، اگر ما بخواهیم جدا بشویم، شوق و اراده حرکت میخواهد. “نمی دانم"، “نمی شود” و “نمی توانم” ندارد. بالاتر از این باید بگوییم که اگر خدا بخواهد، “ماشاءالله"، وقتی خدا بخواهد، وقتی خدا معلم اخلاق باشد، وقتی خدا دست ما را بگیرد، قطعا بی بهره نمی شویم و به مقصود می رسیم انشاءالله.9
پی نوشت ها:
1. حضرت آیت الله حسین مظاهری، محدوده پرواز انسان، نشر مرکز مدیریت حوزه های علمیه، ص111.
2. همان، ص 113.
3. همان، صص115و116.
4. سوره اعراف آیه 172.
5. سوره یس، آیات 60و61.
6. حضرت آیت الله حسین مظاهری، محدوده پرواز انسان، نشر مرکز مدیریت حوزه های علمیه، ص117.
7. همان 118.
8. سوره بقره آیه 152.
9. حضرت آیت الله حسین مظاهری، محدوده پرواز انسان، نشر مرکز مدیریت حوزه های علمیه، ص122.