افسوس بر آن ديده که روي تو نديدست
16 فروردین 1393 توسط گیلان غرب
افسوس بر آن ديده که روي تو نديدست يا ديده و بعد از تو به رويي نگريدست گر مدعيان نقش ببينند پري را دانند که ديوانه چرا جامه دريدست آن کيست که پيرامن خورشيد جمالش از مشک سيه دايره نيمه کشيدست اي عاقل اگر پاي به سنگيت برآيد فرهاد بداني که چرا سنگ بريدست… بیشتر »